متشکرم یا رب
21ام تیر, 1401سلام خدای مهربان،سلام صاحب مهربانم
خدای مهربانم، چرا ما کار های خود را و ساخته های خود را
و تولیدات خود را ،بزرگ می بینیم
و خلقت و ساخت ها و تولید های ربم را کوچک می بینیم
و کوچک میدانیم و کوچک می فهمیم
در تمام لحظات ،مشغول بازی گوشی
بی راهه گردی،کج راه گردی
و گمراهی بودم
وبه تمام راه هایی وارد می شدم که در کتاب رب مهربانم قرآن
ورود به آن را ه ها ممنوع بود
من به تمام راه های ورود ممنوع وارد می شدم
و دستورات و راهنمایی ربم را نادیده می گرفتم و به آن پشت می کردم
بار ها دستور فرمودید ،کتاب انسان ساز و راهنمای قرآن را مطالعه کنم
تا راه را گم نکنم و بی بیراهه نروم
ولی من مدعی کله شق ،لجباز و عجول و یک دنده ی نافرمان
چون بچه ی لجباز، به شیطنت مشغول شدم
یا رب مهربانم با دیده ی مهر بر من نگریستید
و کوتاهی هایم را نادیده گرفتید
و در تمام لحظات مراقبم بودید
برایم خیر و خوبی خواستید
یا رب فرمودید،هر گاه به بیراهه رفتم
ودر باتلاق تکبرم فرو رفتم سریع برگردم
ولی آن قدر از باد تکبر پر شدم، حتی تا انفجار و نابودی رفتم
و پشت به رب و سازنده مهربانم بودم
و برنگشتم و حیا نکردم از حضور صاحبم
در محضر ربم هر آن چه از بی ادبی و تمرد بود کم نگذاشتم
یا رب باز بر من بخشیدی و برایم بهترین ها را در نظر گرفتید
و همواره بر من ،کوزه ی نافرمان شکننده
امید اصلاح و برگشت داشتید
ولی بنده ی کو زه ی شکننده متکبر
چرخیدم و چریدم
بلعیدم و خفتم
ونابود کردم
و یک لحظه ابا و حیا نداشتم
از نگهداری امانات و نعمات الهی
ای رب بزرگم از حضور پرنور و مهر شما سپاسگذارم
که نور ربم در تمام لحظات در جاده و راه روشن بود
ولی من راه تاریکی وظلمت را انتخاب کردم
و گفتم که من راه را بهتر می دانم نه سازنده و ربم
خدای مهربانم از این که سخنانم را شنیدید از شما سپاسگزارم
در تمام لحظات یاری ام فرما
تا در جهت لطف و رضایتت حرکت نمایم
متشکرم
17ام تیر, 1401سازنده ی مهربانم سلام،
ای رب مهربانی
که همه ی آفریده هایت را در خدمت من کوزه خلق کردی
و تمام نعمت هایت را به پای ما انسان ها ریختی
ولی ما بازیگوش هستیم و این همه نعمت را نمی بینیم
گویا نابینا هستیم یا دکمه بینایی مان را روشن نکردیم
و چشمانمان همیشه در حالتoff و خاموش است
رب مهربانم، چرا همه ي مخلوقات شما
ذاكر و فروتن و متواضع و شكر گزارند
ولي ما انسان ها و سفال ها و كوزه هاي شكننده
پرغرور و ناشكر و قلدر هستيم
وداراي مرض خودبزرگ بيني هستيم.
چرا آن قدر در تفكرمان ،خودمان را بزرگ كرده ايم
كه آفريده اي جز خود را نمي بينيم
حتي آفريدگار را نمي بينيم
چرا ديدگانمان فقط خودمان را مي بيند و لا غير
چرا ديدگانمان خود بين شده است
چرا ما كوزه ها سعي مي كنيم وقايع بزرگ آفرينش را نديده بگيريم.
و آفريده ها و نعمت ها را با ادراك خودمان
آن قدر كوچك و خرد و بي اهميت جلوه مي دهيم.
رب بزرگم كمكم كن ياري ام فرما
تا روزنه چشم و ديده ام را وسيع نمايم
تا همه ي وقايع و شگفتي هاي هستي را
به اندازه و بزرگي و عظمت و شگفتي واقعي خودش درك كنم
نه آن كه به قدر فهم خرد خود كوچك نمايم
و به پايين ترين و بي ارزش ترين سطح درك برسانم و ناشكري كنم
پس از تو متشكرم و ياري ام فرما در خردمندي و بيناشدن
تشکر بی نهایت
14ام تیر, 1401خدای مهربانم ،سازنده ی مهربانم سلام
خدای مهربانم،تشکر می نمایم که درهای علم و آگاهی را برمن گشودی.
چراغ عقلم را روشن نمودی،
که همچون نور افکنی در تاریکی ظلمت نور شما را بیابم.
تابفهمم با تن کوزه ایی.فهم کنم از آن چه کوزه ی سفالی نمی فهمد.
یک کوزه ی خاکی مثل من.
چگونه می بیند و می خواند و می شنود و می نویسد و راه می رود؟!
خدای مهربانم که نیاز مندی همه ی ساخته هایت،
را تمام و کمال رفع می نمایی.
وآن ها را حتی محتاج خودشان ننمودی.
زیرا رب مهربانم از ما بر ما مهربان تر است.
خدای مهربانم،هر روز شگفت زده ام
از این که کوزه ام و همان جسمم و ساختارم.
مجهز به سیستم حافظه و به روزرسانی ،ضبط و پخش اصوات
ذخیره سازی و فیلم برداری سلولی.
و ثبت وقایع تنم و باطنم و روحم در تمام لحظات،
بدون توقف فعال می باشد.
حال یک کوزه مثل من به نام انسان با این همه کاربری شگفت انگیز.
چگونه ای رب شما را شکر گویم.
سازنده ی مهربانم ، به تعداد آفریده هایت سپاسگزارم.
شکر بی پایان
13ام تیر, 1401خدای خوبم و سازنده ی مهربانم سلام.
مهربانی که از نعمت ها آنقدر به پایم ریخته ای.
که از فزونی آن دید گان ناشکرم هیچ یک از نیکی هایت رانمی بیند.
واز دیدن نعمت ها رویگردان است.
رب مهربانم ناشکری می کنم و رویگردانم وبازیگوش.
مرا بازخواست نمی کنی
و با دیده ی مهر و رحمت و امید هم چنان در من می نگری.
وبه هدایت من امیدواری و به هدایت من و سر به راه شدنم امیدواری.
رب مهربانم.سپاس این نعمت که ذات پاکت را به ما شناساندی.
و به ما شیوه ی سپاسگزاری تعلیم فرمودی.
توفیق ده که راه رضای شما را در پیش گیرم تا آدم شوم.
تشکر فراوان
10ام تیر, 1401خدای خوب و مهربانم سلام ، خدای خوبم ،صاحب مهربانم.
سازنده ی مهربان عالم.هزاران سپاس از همه ی آفرینشت.
وهزاران عذرخواهی از تقصیر خودم.بابت آنکه دست رحمت و مهرشما را
ودست رحمت و مهر راهنمایانتان را که برایم فرستادی.
بارها و بارها رها کردم وبه بازیگوشی پرداختم.
فرمودی به سوی بالاو تعالی و قرب شما حرکت کنم.
ولی بنده بازیگوش به سمت پایین وقعر جهالت رفتم.
فرمودی به سوی راه راست و صراط مستقیم
و صراطی که من را به شما می رساند.
و راه هدایت و رسیدنم به شما بود حرکت کنم.
ولی من بازیگوش از سمت چپ
به دیار گمراهی و کوتاهی و ناشکری رفتم.
خدایا در تمام لحظات من بازیگوشی نمودم و بازیچه دنیا شدم.
مثل توپ بازی در دستان دنیا بودم.
و اعلان های خطر و اعلان های راهنمایانت را نادیده گرفتم.
خدایا من کوزه ی ظلوم و جهول وکفورم .
خدایا مرا به عظمت و بزرگی ات ببخش.
وکمکم کن در راهی که مورد رضایت شماست گام بردارم.
و به فرموده ی راهنمایانت گوش سپارم و رام شوم.