نور المبین

اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان .حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق ذرات عالم بپذير 

هرروز كه حيات بر نفس ما از فيض حق طلوع مي يابد

عيد طلوع حيات تازه ونوبر نفس است 

ورود هر لحظه ي جديد بر نفس

عيد نوسازي ونوشدن بر ادراكات نفسي وذهني است 

لذا انسان همواره در زمان تازه ي عيد تحول بر نفس خود قرار دارد 

هر لحظه كه انسان مصمم گردد

تفكرات وذهنيات وادراكات غير قبله ي حق را از ذهن خود با تسبيح حق پاك نمايد  

همان لحظه عيد تحول بر نفس است 

وبايد طفل ذهن ونفس را هر لحظه

از حضور ادراكات غير قبله ي حق با تسبيح حق پاك نمائيم

وپنجره ودر ومنافذ ذهن ونفس را بر هر ادراك غير حق ببنديم 

وذهنيات معيوب ونقص آور بر نفس وذهن ورفتار را .

از انبار ذهن ونفس تخليه ي نماييم 

وذهن ونفس را چون موزه اي نفيس

با جذب ادراكات تحول آور تعالي آور در قبله ي حق .نفيس ومزين سازيم 

وعيد تحول بر نفس وذهن را .با تسبيح حق هر لحظه تجربه نماييم 

وبدانيم انسان با اراده واختيار خود .

هر  لحظه در  تحول تازه ونوشدن ذهن ونفس  قرار دارد  

وانسان حاكم بر تحول در زمان است

وانسان كه نوع فصل نفس وذهن خودرا انتخاب مي نمايد 

وذهن ونفس را در يخ بندان زمستان غير قبله ي حق

و ياذهن ونفس را در  بهار شكوفايي وتحول نور قبله ي حق قرار مي دهد

زماني كه انسان طفل ذهن ونفس خود را با تسبيح حق مراقبت مي نمايد 

كم كم حواس ادراكات انسان از چشم وگوش وزبان وحس وقوا

همه رام وهمسو با حكمراني اختيار وانتخاب نوع قبله ي انسان مي گردد

وذهن ونفس وحواس وقواي ادراكي

با كمك تنظيمات نور عقل بر قبله ي رضايت حق حركت مي نمايد 

حركت نفس وذهن

همان انتخاب ادراكات مورد رضايت حق وعبادت مدام همين حركت است 

وانسان با نفس ( ناري ونوري )

بايد با طلوع هر روز ولوم مدرج نار اميال نفس وذهن را روي تنظيم اعتدال گذارد

وسپس نفس وذهن را رو به قبله ي نور رضايت حق تنظيم داريم 

وچون آفتاب گردان در قبله ي نور حق نفس وذهن را طواف اعتدال دهيم 

واين تلاشها در مراقبت وتوجه به ذهن ونفس عبادت وجهاد در تمام لحظات است 

واگر تمام نفوس در پرورش ذهن ونفس

در قبله ي رضايت حق گام برداريم متحد در نظر وعمل گرديم 

ومتحد با طواف ذرات عالم در حركت در قبله ي وحدت آور رضايت حق گرديم 

وانسانهاي سودنگر جاهل .

در سود وزيان بازار هزار رنگ دنيا به هزار قبله ي غير حق متوسل گردند 

ودر كثرت اضطراب وپراكندگي ذهني ونفسي

وسرگرداني وحساب وكتابهاي ميلي در بحر تعلقات اماره غرق گردند 

وانسان گرفتار دركولاك زمستان بازار چسبنده ي اميال دنيا 

هيچگاه بهار تنفس نور نفس را .در بارگاه تسبيح نور حق  تجربه نخواهد كرد 

وطفل ذهن ونفس خود را در بازارسياه اميال با چسب دنيا معاوضه مي نمايد

ونور قبله ي حق.

همواره بر همه ي نفوس نور محبت ورحمت وبخشش وتحيت وتحول افاضه دارد 

رب مهربان .به ما توفيق ادب آموزي از تسبيح وتذكر حق ذرات عالم عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان 

متشكرم اي روزي ده .بي منت مهربان ابدي 

 

 

 

اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق ذرات عالم بپذير 

رب مهربان .فقط بر انسان سوگلي دوحيات قرار داده است 

1.حيات تنفسي و2. حيات جاودان تقرب نفسي قرار داده است 

1.حيات جسمي تنفسي و2. حيات روحي نفسي در درك معاني جاودان حقايق 

و1.حيات در ظاهر دنيا و2.حيات در اعماق باطن علوي 

تا با حيات ظاهر تنفسي به سكوي تقرب حيات نفس در قبله ي حق برسد 

واز فرصت تنفس در نور رحمت حق

طفل نفس خود را مورد محبت ومراقبت وتحول قرار دهد 

پيامبر اعظم (ص) موصوف به صفت خلق عظيم در عالم هستند  

ونور حقيقت وحقايق را بي واسطه از حضرت حق دريافت مي دارند 

وبواسطه ي نور رحمت خود بطور كامل به نفوس خلايق .

قوت نور در ك تازه را انتقال مي دهند 

وقوت نوري در ك حقيقت حق .

را هر روز بر نفوس انسانها افاضه ي نفسي مي نمايند 

وانسان در يك لحظه مجهز به دوحيات تنفسي ونفسي است 

وحيات ظاهر تنفسي  .حيات اكتسابي نيست 

وحيات نفسي وجاودان

با اكتساب وتحصيل در كسب درك تازه در هر روز حاصل مي گردد

وبا تلاش نفس

در اكتساب قوت نوري تفكر سالم با تسبيح حق در قبله ي حق حاصل گردد

تفكر ي كه در چهارچوب رضايت حق حاصل گردد به رفتار صالح منجر گردد

مراقبت در پرورش تفكر نيكو در نفس .رفتار صالح توليد نمايد 

ونفس ضعيف اماره را رام

ونفس را  به تقرب مطمئنه شدن در درك لزوم حركت در قبله ي حق 

وثبات حركت در قبله ي حق تشويق مي دارد 

وانسان بايد هر لحظه با صبر .قوت نوري . تسبيح حق را در دهان طفل نفس گذارد

وهمان گونه كه بر تنفس خود مراقبت دارد

بر تنفس ادراكات نوري نفس هم مواظبت نمايد 

وتنفسي كه منجر به ارتقاء وتحول تقربي نفس نگردد 

تنفسي بي حاصل وبي ثمر در روز حشر خواهد بود 

تنفس بي ثمر بدون تجهيز نفس در تسبيح حق 

باعث گردد نفس در روز حشر نابينا وناشنوا وفاقد نطق وشرمنده حاضر گردد

وچه كسي دوست دارد در بين نفوس با روي شرمنده وبا حسرت محشور گردد؟ 

وهدف ايجاد نظام خلقت وحضور انبيا ء وامامان (ع)

كمك به روشن ساختن نور نفوس براي حيات جاودان وتقرب آور است 

ودر عالم نورعلوي بايد با مركب نور تسبيح حق حركت نمود 

وخدا مي فرمايد : تخلقوا با اخلاق الله وشرط نزديكي به قبله ي نور حق 

همسو سازي تفكر ورفتار نفس وذهن در قبله ي فرامين حق است 

اگر فقط تفكر در قبله باشد

ورفتار در قبله ي حق نباشد تقرب ونزديكي به قبله حق حاصل نگردد

وتفكر صحيح

وشناخت وجذب ادراكات حق پسند عبادت وليعرفون در قبله ي حق حاصل گردد

ورفتار صحيح حق پسند عبادت وليعبدون .هم فقط در قبله حق حاصل گردد

وليعرفون وليعبدون وايجاد تفكر ورفتار صحيح حق پسندهر دو عبادت است 

ودوبال در كسب ونزديكي مستمر به تقرب قبله ي نور حق است 

وچگونه با يك بال حركت نفس ممكن گردد

وهمه ي تلاش نظام آفرينش كمك به 

همسو سازي تفكر ورفتار انسان در قبله ي رضايت حق است 

وآماده شدن بر ورود به زندگي حيات جاودان نوري نفس است 

وتسبيح حق چون شوكر ي الكتريكي نفس را از غفلت مدام خارج نمايد 

وهرلحظه با تسبيح حق .نفس را از غفلت وخواب رفتگي مدام خارج سازيم 

ودائم بايد با تسبيح حق

بر نفس وذهن سيلي هوشياري زد تا به بيهوشي اماره گي مبتلا نگردد

ونور تسبيح حق همواره از سلامت نفس محافظت مي نمايد 

رب مهربان .به ما توفيق ادب آموزي از تسبيح وتذكر حق ذرات عالم عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان 

متشكرم اي تحول بخش ابدي مهربان در  حيات ودرك 

 

 

 

 

 

 

 

 

اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق ذرات عالم بپذير 

مركب نفس وذهن با خالي شدن از آفات وآلودگيهاي ناري ذهني ونفسي

 سرعت حركت صعود ي .درپذيرش نور درك تازه مي يابد 

ورسوبات حاصل از جهل واماره گي ناري بر ذهن ونفس

با توقف در جذب درك شناخت حقيقي حق همراه است 

وحواس چشم .درك محدود از اطراف خود دارد 

و نور عقل .درك بي كران از شناخت هاي نامتناهي دارد 

وگستره ي درك حواس محدود .وگستره ي درك شناخت با نور عقل بي انتها ست 

ودرك با نور عقل گويي ديدن با هزار چشم است وديدن با هزار ابعاد 

وبا تسبيح حق .

طفل ذهن ونفس وعقل را هر روز رو به .

قبله ي حق براي تربيت همسو تنظيم نماييم 

وحواس محسوسات را درك نمايد .وعقل .بحر بي كران معقولات را كشف نمايد 

خفاش اهل زندگي در تاريكي وظلمت طلب است 

وآفتاب پرست اهل زندگي در روشنايي ونور طلب است 

وخفاش زنده به ظلمت تاريكي وآفتاب پرست زنده به روشنايي نوراست 

ونفس ما تاريك طلب وجهل طلب ونار طلب است ؟

يا نفس ما نور طلب وحق طلب وعقل طلب است ؟

هم سويي  دو امر متضاد همزمان در يك مكان وزمان محال است 

محال خفاش وآفتاب پرست همزمان در يك مكان ساكن گردند 

واساسا همزماني وقوع تاريكي وروشنايي نور

باهم تضاد وتعارض در همزماني مكان وزمان دارند 

ولي نفس انسان دو حالت وخلق وحركت متضاد در لحظه دارد 

انسان همزمان در يك مكان ويك زمان

هم نفس با نور حق وهم نفس با ناراماره گي تعلقات را كنار هم دارد 

انسان بايد دائما چون راننده اي مراقب پدال نور ونار نفس خود باشد 

وهرلحظه در جهاد وعبادت ومراقبت حركت نفس متلاطم وپر نوسان باشد  

يك لحظه نفس وذهن در جاده ي ناري

ويك لحظه نفس ذهن در جاده ي قبله ي حق ونور است 

ونورعقل همواره مراقب حالت متغيرومتلاطم نفس است 

ونورعقل با تسبيح حق .

چون مادري وداوري دلسوز از احوالات متغير نفس مراقبت در اعتدال مي نمايد 

واين انسان شگفت انگيز در هر لحظه

تقابل وجنگ نور ونار نفس وذهن خودرا با تسبيح حق تنظيم مي نمايد 

واين انسان شگفت انگيز

در دستي نفس اماره ناري ودر دستي نفس لوامه ي  نوري را مديريت مي نمايد 

و تداخل وتعارض وجنگ اماره با نور نفس را .

با نور عقل مديريت وتنظيم مي نمايد 

لذا انسان در تمام لحظات مشغول جهاد وعبادت است .

ودر تربيت وتنظيم ابعاد نفس وذهن بر قبله ي حق است 

ونفس وذهن  بازيگوش را مراقبت دائم مي نمايد 

ملاحظه مي نماييد كه آزاد گذاردن نفس جاهل نار طلب

ذهن وخلق وعاقبت نفس وذهن را به ظلمت مي كشاند 

وانسان با نفس جهل طلب ونار طلب .روي گردان از پذيرش حقيقت است 

وچون خفاش طالب قوت تاريكي است 

وانسان با نفس .شناخت طلب ونورطلب .

طالب پذيرش درك حقايق در قبله ي نور حق است 

وتمام اختلافات وجنگ ها .

جنگ لجاجت در جهل ورزي وتاريكي وعدم حق پذيري است  

وجنگ تاريكي ونار نفس .

با نور معرفت وحقيقت وطلوع نور حق در نفس وذهن  است 

وانسان بايد هم جنگ باطني در نفس دوسويه ي (نوري وناري )خودرا

مديريت جهادي وعبادي نمايد 

وهم جنگ ظاهري وباطني در نفوس مردم .

بين قبله ي نور حق وقبله ي ظلمت نار باطل را مديريت جهادي وعبادي نمايد

وانسان شگفت انگيز

فرمانده ي دائم در مديريت نفس خود ونفوس مردم عالم است 

وانتهاي قبله ي باطل .شعله وري وجنون ناري نفس است 

وانتهاي قبله ي حق .

اتصال وتقرب نفس وذهن به نورابدي رحمت بي كران حق واحد مهربان است 

رب مهربان .به ما توفيق ادب آموزي از تسبيح وتذكر حق ذرات عالم عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان . آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بفرما 

متشكرم اي رازدار مهربان ابدي 

 

 

 

اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق ذرات عالم بپذير 

هر نفسي ظرفيت وگنجايش خاص خود در جذب نور تقرب حق دارد

وبه مرتبه  ي تلاش  نفس خود .در رسيدن به تقرب به قبله ي حق مي رسد 

ودريافت ادراك حقيقي فاقد تحريف .با تسبيح حق در باطن نفس حاصل گردد

وقتي نفس بر قبله ي حق تنظيم گردد .بارش ادراكات حقيقي نيز دريافت دارد 

نفس انسان از الست حقيقت .

به هبوط تحريف وجنگ نظرات ذهني.حق وباطل نزول يافت 

وجنگ درك نفس رو به قبله ي حق با 

جنگ نفس رو به قبله ي باطل وتحريف شيطان تا ابد در دنيا بر پاست 

وانسان قرار در بازگشت وعروج به عالم علوي

با كسب درجات رفيع نفسي به حريم رحمت حق مشرف گردد

وبا كسب نور تعالي بخش آگاهي وكسب نور تكامل دركي وشناختي

وكسب نور رفعت معرفت با ارتحال به جوار حريم نور حق  مشرف گردد

ورويش هر درك تازه وآگاهي نو ضمن تكميل ادراكات .

بر تحول ودگرگوني شناختها اثرمند است 

ونفس انسان در حصول وطلوع هر درك تازه

هم نفس وهم عالم را به يك جايگاه بالاتر از درك قبلي نفس ارتقاء مي دهد 

گويي طفل نفس را از دامنه ي نزول انجماد اماره گي

باسختي ورنج وجهاد به صعود تقرب مي راند 

ونفس را به جهت قبله ي در ك حقيقت حق وقله ي صعود مطمئنگي دركي مي راند 

وتارساندن نفس به درك مطمئنگي . در قبله ي تقرب به نور حق

به حركت  صعود ي در كسب تقرب نفسي ادامه مي دهد 

ونفس وذهن بايد مجهز به تسبيح حق وطناب عقل وصبر باشد تا 

به قله ي تقرب .درك مطمئنه نور حق  صعود نمايد

وهر توقف وخفتن وغفلت در كوران ويخ بندان اماره گي نفس

حيات نفس را با سقوط در بهمن غفلت به مخاطره اندازد 

هر درك كه در نفس حاصل مي گردداز كشف علت مادي يا كشف علت ظاهري

يا از كشف علت فاعلي يااز كشف علت غايي حاصل مي گردد 

وعلم امروز كسب درك جديد را در ماديت  وصورت وظاهر مادي جستجو مي نمايد 

وبدنبال كشف  دركي بر اساس توضيح مادي پديده هاست 

وبه علت غايي واصلي وحقيقي كه شكوفايي دركي نفس .

در قبله ي واحد فرامين حق توجه ندارد 

 ودرك حقيقت وارتقاءنفس فقط در قبله ي واحد حق حاصل گردد

وغايت وهدف خلقت .حيات صعود تقربي بر نفس است 

وحركت نفس .از اسفل تعلقات به

اعلي مرتبه ي تقرب مطمئن درك نفس .در جوار نور قبله ي حق است 

وهدف از طي كردن وعبور نفس از بحر رنجها ي موانع تعلقات دنيا

نجات طفل نفس در ساحل حيات تقرب علوي است 

وهمه ي اهداف دنيا نسبي هستند

واهداف علوي غايت اصلي حركت نفس است 

وتوقف وحركت هر نفس

به سطح درك ونزديكي ودوري از قبله ي حق مرتبط است 

وبا تسبيح حق .

نفس خود را در جوار حريم نور رحمت حق در هدايت  بهره مند سازيم 

رب مهربان .به ما توفيق ادب آموزي از تسبيح وتذكرحق . ذرات عالم عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان 

متشكرم اي وفادار به عهد مهربان ابدي 

 

اللهم عجل لوليك الفرج النوروالسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان حضور همه ي انسانهارا در طواف وتذكر حق وتسبيح ذرات عالم بپذير 

فيض رساني تجلي نور حق بر نفوس دنيا

با واسطين فيض همان انبياء وامامان واولياء (ع) مي باشد 

واسطين فيض دوعالم .

فيض نور رحمت وعلم وحكمت ولطف حق را بر نفوس افاضه مي نمايند 

وانسان عوام .با سطح درك عبارت وانسان خواص .با سطح درك اشارت است

واولياء (ع) با سطح درك بشارت وانبياء وامامان (ع) باسطح درك لطائف هستند 

هركدام بنا به سطح ومرتبه ي نفس خود .

ومراتب درك ي .سطوح حقيقت حق را دريافت مي دارند 

لذا سطح متفاوت درك .از درك ظاهر وباطن حقايق در نفوس متفاوت است 

و اكثر انسانها تك بعد نگر هستند

وهمراهي نور عقل ونور فيض ذوق وحكمت واسطين فيض

بر چند بعد نگري و بررسي  تمامي ابعاد درپذيرش ادراكات

به درك وجذب حقايق ياري رساند 

ولي آنچه روشن است توجه به اين مطلب مي باشد كه 

يك نظر لطف حق .نيز درك نفس را وسيع ومتحول گرداند 

تسبيح حق در قبله ي حق .به درك نفس وسعت مي بخشد 

واستفاده از بيانات حكيمانه امامان وانبيا ء (ع)

ونظر لطف ايشان نيز بر وسعت درك نفس افزايد 

نظر حكيمانه ي اوليا ء(ع)

در قالب بحث وذوق آفريني عبادي نيز در وسعت بخشي بر درك نفس موء ثر است 

ونظر نور قرآن نيز بر درك افزايي نفس موءثراست 

ووسعت درك نفس .بر تقرب افزايي بر قبله ي حق افزايد 

وهر ميزان نفس به قبله حق نزديك تر گردد

نظر وتفكر ورفتار وعمل ذهن ونفس .بر اعتدال وسلامت باشد 

وتمام تلاش انسان.براي سلامت جسم ونفس وذهن است 

وبي توجهي بر ارتقاءدرك نفسي و

غفلت ورزي بر طفل ذهن ونفس ندامت وحسرت بدنبال دارد

زماني كه نفس با نور فيض .رب فياض وواسطين فيض .رشد دركي مي يابد 

نورعقل نيز در همراهي بر نفس تقرب مي يابد 

ونفس با همراهي .نور عقل قوت وقدرت

تشخيص عميق ودقيق در درك حقايق مي يابد 

واگر انسان فايده ي تسبيح گويي نفس را كشف مي نمود 

متوجه مي گشت كه تسبيح گويي حق بر نفس .

چون تنفس هوا بر جسم حياتي است 

وبا تسبيح حق. بر حيات نفس خود سود رسان باشيم 

كه تسبيح حق .باعث بارش درك حقايق بر نفس وذهن گردد

رب مهربان .به ما توفيق ادب آموزي از تسبيح گويي ذرات عالم عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح اصلاح حضرت قائم (ع) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان 

متشكرم اي راست وعده ي ابدي مهربان