نور المبین

الهم عجل لوليك الفرج النور والسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان .حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق .ذرات عالم بپذير 

عقربه ي سرعت شمار نفس وذهن .با  تذكر وتسبيح حق به اعتدال حركت رسد 

اگر نفس اماره به بيماري .آتش افروزي حرص وطمع وتكبر وحسد مبتلا گردد

عقربه ي تعادل ذهن ونفس علامت  انحراف وركود وتوقف را ثبت مي نمايد 

وواي بر نفسي كه .آتش وشعله وري نفس وذهن خودرا ببيند وخاموش ننمايد 

چگونه است كه نفس به آتش حرص وحسد وتكبر مبتلا شده

وبوي خاكستر نفس اماره دنيا را برداشته

وانسان با خونسردي .اين شعله وري خود را تماشا مي نمايد 

زماني انسان .سوختن نفس را فهم نكند كه مرده باشد

وتبديل به حجر گشته و حواس اونيز از كار افتاده باشد  

وصم وبكم وعمي فهم لا يعقلون گردد

همه ي دنيا سوختن نفس اماره مبتلا را مي بينند

ولي فرد مبتلا .در بي حسي وبي هوشي  ابدي فرو رفته است 

اتومبيل نفس اماره .بدون پدال سرعت گير تسبيح حق 

انسان را به دره ي تمرد وسركشي وطغيان ودشمني با نفس خود سرنگون دارد 

ونور عقل ونور تسبيح حق .پدال سرعت گير واعتدال در عملكرد ذهن ونفس است 

انساني كه از پدال وسرعت گير نفس اماره .با تسبيح حق استفاده ننمايد 

در تامين نيازها وخواسته هاي ذهني ونفسي خود. دچار زياده روي وافراط گردد

ونفس اماره ي حريص .

چون طفلي حريص .هرچه در ويترين تعلقات وتمايلات اميال ببيند طلب نمايد

ودر كسب .

مقام واحترام وپول وشهرت وعلم ومال به طمع وحرص بي پايان مبتلا گردد

وحركت نفس بر تعادل نباشد .

بلكه با سرعت ناري تعدي وتعرض غير قابل كنترل گردد

وحرص وطمع بنزين آتش افروزي .در نفس وآتشگاه وآتشدان جهنم است 

ومكان عطر .شيشه ي عطر .ومحل نگهداري آتش نفس .آتشدان جهنم است 

وشراره هاي آتش سركش جهنم.

حاصل شراره هاي آتش نفس سركش اماره سوز است 

وصفات مذموم اماره در نفس .قابليت اشتعال وانفجار وانحتاردارد 

ونفس اماره مبتلا به . هاري حرص وطمع .شعله ور نفس گردد.

وبه زياده خواهي وزياده روي

در تامين اميال غير ضروري در ذهن ونفس مبتلا گردد

وآسايش وآرامش ذهن ونفس خود وديگران را با شعله ي امراض نفسي بسوزاند

وعقل مخلوقي متواضع وعادل وحدنگروحق رو  وحق جواست  

ونفس اماره برده وبنده وغلام زياده روي در تامين اميال غير ضرور  است 

ونور فرامين دين ونور حمايت عقل ونور تسبيح حق

جلوي شيوع وابتلا ء به آتش بيماري هاي نفسي را مي گيرد

وتسبيح حق. نور عقل ونور ذهن ونفس را متوازن ومتعادل نمايد 

رب مهربان .

به همه ي ما انسانها توفيق ادب آموزي وتسبيح گويي از ذرات عالم .عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان 

متشكرم اي حاكم دائم ابدي ومهربان 

 

 

 

 

اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان .حضور همه ي انسانها را در طواف وتسبيح وتذكر حق .ذرات عالم بپذير 

در تمام شئونات ذرات هستي .حب وحسن وزيبايي مشهود است

وانسان مبهوت وحيران از قدرت وعظمت خالق مهربان است 

وهر ذره مظهر .يكي از صفات حق است 

وانسان مظهر تمام .صفات حق است 

وظهور عشق وحب .به ذات حق مهربان 

يعني ظهور تمام اخلاص .در نظر وعمل رفتار  وپاك نگري عميق 

ويكي از نشانه هاي حب به ذات حق مهربان .

حفظ نور نفس ونور عقل بالقوه با تسبيح حق  است 

وامام حسين (ع) مظهر حب وعشق صادق. به ذات حق هستند 

ونشانه ي حب وعشق صادق ايشان.تقديم خالصانه ومشتاقانه ي جان شريف خود

واهل بيتشان (ع)وياران را .درراه تعهد بر عهد الست .به رب مهربان تقديم نمودند 

ودرك باطن وعمق ونور نكات حادثه ي عاشورا .بر تحول هر نفس كفايت است 

معرفت ودرك وفهم با نور عقل.

به معناي نعمت بيني وديدن ابعاد واعماق دقيق هر آگاهي ورخ داد است 

ودرك عميق رخ دادها

وكشف باطن هر حقيقت وقضاوت آگاهانه خالص .بدون غرض ورزي است 

در رخ دادهاي بلاها وآزمايش ها وابتلا ها .

نكته يابي نمودن در ارزيابي بلاها وسپس درك نمودن مهم است 

وبدليل نداستن حكمت اسرار .رب مهربان در رخ دادها وابتلاها 

واز قضاوت ناآگاهانه وغرض ورزانه وعيب جويانه وعيب بينانه خودداري نماييم 

واز نقد ونظر .بر حكمت رب مهربان خود داري نماييم 

كه بلا وابتلاء. تربيت معلم به چوب حكمت است 

واگر  با نور تسبيح حق ونورعقل .رخ دادها را بررسي وتحليل نماييم 

به آثاروثمره ي .تربيتي واستحكام آوري وقدرت افزايي بر ذهن ونفس دست يابيم 

در باغ نور عالم هستي .با مردمك چشم ودوربين وتلسكوپ چشم .

گل بچين وگل ببين ونيك ببين وعيبناك نبين .

واستفاده از عينكهاي  .تنگ نظري وحسد وعينك طمع وعينك حرص وعينك غرض 

وعينك احساسي وعينك تخيل وعينك توهم وعينك تكبر وخود برتر بيني 

وعينك بدبيني وكج فهمي وعينك لجاجت وجهالت وعينك عيب بيني ممنوع است 

واز تلسكوپ نفس اماره .

كه نفست را چون حبابي بزرگ .به خودت نشان دهد استفاده ننما 

كه تلسكوپ نفس اماره .

بر  تخيل وتوهم وتفكرت .بزرگ نمايي وخود بر تر بيني كاذب آورد 

وبه ميكروسكوپ نفس لوامه .

مجال ديدن وباز بيني وارزيابي مجدد نفس وذهن را بده 

واز درگاه ميكروسكوپ نفس لوامه .

جزئيات محتويات ذهن ونفس ات را به دقت برسي نما 

در تلسكوپ نفس اماره .نفس متكبر ت از عالم هم بزرگتر است 

ودر ميكرسكوپ واقع نگرنفس لوامه . نفست از نوك سوزن هم كوچكتراست  

حال با اختيار خودت .يا 1.با تلسكوپ كاذب ساز .نفس اماره

ويا 2. با ميكروسكوپ اعتدال نماي  .نفس لوامه. خودت را باز سازي نما 

واگر تلسكوپ نفس اماره .

را انتخاب نمودي دل به بزرگ نمايي كاذب در نفس خوش ندار 

كه نفس اماره .آتش زن .تفكر وتوهم وتخيل است 

وپيگيري تفكرات سمي نفس اماره .وتكرار اولين تفكر خود برتر بيني وتكبري 

اولين كبريت آتشين در سوزاندن نفس .با آتش شرك خفي خود بيني است 

وآتش شرك خفي خودبيني .

وسعت كفر وكفران وآغشتگي به نجاست كفر را فراهم آورد 

وآتش نفس اماره .با بنزين نجاست كفر شعله ور گردد

 تذكر وتسبيح حق مانع .

طغيان نفس اماره وابتلا ءبه خود برتر بيني وساير ابتلاعات گردد

وتذكر حق .مارا از انتخاب تلسكوپ كاذب ساز ودرشت نماي نفس اماره بر حذر دارد 

رب مهربان .

به ما انسانها توفيق ادب آموزي وتسبيح  گويي از ذرات عالم عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان 

متشكرم يا مقسم .وتقسيم كننده ي مهربان ابدي نعمتها 

 

 

 

 

 

 

اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان .حضور همه ي انسانها را .در طواف وتذكر حق وتسبيح .ذرات عالم بپذير 

عالم .عالم حركت از در ك حواس ظاهر به سمت درك نور باطن ومعناست 

وبا درك از ظواهر پديد ه ها .به درك جزئيات باطن آن دست مي يابيم 

حيات ذرات .تنفس وتحول فيزيكي وشيميايي وحيات ظاهري است 

وحيات انسان .تنفس وتسبيح حق وحيات در نور باطن نفس است 

وهمه ي ذرات در طواف وتسبيح وتلاش براي .

رسيدن نفس انسان به كشف .ظاهر نورقبله ي حق از درك ظاهر .

وسپس حيات نفس در .باطن قبله ي حق ودرك باطن حقيقت هستند 

رسيدن به  نور باطن معناي فرامين حق.

سبب ثبات حركت در جهت قبله ي حق گردد 

چرا انسان با نور نفس . در دره ي تنزل خاك تن در حبس جهالت است ؟

انسان براي تلاش .در پرورش طفل ذهن ونفس با تسبيح حق

وبراي رها شدن از حبس تاريكي جهالت نفس .حيات يافته است 

انسان در ناداني ها وتاريكي ندانستن ها ي خود. حبس است 

وگرنه نور نفس كه ماده نيست كه محبوس گردد

وزماني كه نور نفس با جهالت خاموش گردد به عنصر سنگ تبديل گردد

زماني كه نور نفس .قوت نوري تسبيح حق دريافت ندارد 

نور نفس ضعيف گشته رو به خاموشي گذارد .

ونفس احساس حبس وقبض وتنگي وسختي خلقي نمايد .وقسي ناري گردد

وانسان از آن جهت عجوبه است

كه نفس در عمق تاريكي جهالت خاك تن .

به اوج قله ي تقرب به نور معرفت حق .

وكشف منشاء واحد نور حقايق دست مي يابد 

وعلت غيبت حضرت قائم (عج) عدم بلوغ دركي در نفس انسانهاست 

وعدم حصول ارتقاءنفسي در اكثر نفوس است 

هنوز بعد 1500 سال درك انسانها .

در فهم ظاهر علوم متوقف مانده وپيشرفتي نداشته است 

بيشتر انسانها در گذر تاريخ .با كسب مقامات در علوم مختلف .

به جاي كسب رفاه وهمياري وايجاد همزيستي مسالمت آميز حق پسند در جهان . 

مقام حرص وطمع ودرنده گي ظاهر .را از ببر بنگال ربو ده اند

ودر مقام نفس متكبر اماره .استاد شيطنت آموزي برشيطان گشته اند 

ونشانه هاي دركي جهان. حكايت آن دارد كه

اداره جهان بدست حكام

و بيماران روان پريش با قبله ي آتش افروزي شيطان .اداره گردد

ظاهر ا گذر زمان از نفس انساني  كه.  قبله به آتش افروزي شيطان دارد 

اژدهايي هفت سر هار ساخته است .كه از بلعيدن كل عالم هم سير نگردد

واين نشان از اهميت .انتخاب قبله ي  حق .وغير حق .بر نفس انسان دارد

كه نفس. قبله ي  نور ابدي حق واحد .

ويا قبله ي آتش خاكستر شيطان را بر گزيند 

واگر 313نفر انسان حقيقي  .با نورانيت نفس مطمئنه وجود داشت 

حضرت قائم (عج) ظهور مي فرمود .

ودر هشت ميليارد افراد انسان .313 نفر نفس مطمئنه وباطن آگاه .

مورد نظر حضرت قائم (عج)در حال حاضر وجود ندارد

وعلت غيبت.

پرورش درك ناقص ودرك معيوب وعدم اصلاح معايب فكري ورفتاري است 

وعلت غيبت .

خاموش بودن كليد ادراكات نفس .وعدم استفاده از  تسبيح حق است 

وعلت غيبت .

سطح نگري هاي يك جانبه وبرداشتهاي مغرضانه در درك حقايق است  

وعلت غيبت .

گم كردن قبله ي واحد حق .وگم گردن نفس خود در تاريكي جهل خود است 

وعدم همسويي فكري وذهني با عملكرد ورفتار .در قبله ي واحد حق است 

زماني كه جهت درك وتفكر در ذهن ونفس روبه قبله ي حق نباشد 

زماني كه تفكر عيب زا ومنحرف از صراط حق گردد.

باعث ظهور رفتار معيوب مي گردد

نماز ظاهر .رو به قبله حق .براي نشان دادن  اين امراست كه .

نماز باطن ذهن ونفس .ماندن در تمام لحظات روبه قبله ي حق است 

تما م ادراكات كه در ذهن ونفس ظاهر مي گردد

بايد در پيمانه وقالب وخط كش فرامين حق .تصحيح واصلاح گردد

وسپس  ادراكات حق رو .در ذهن ونفس ذخيره ونگهداري گردد

واز نگه داري

هر تفكر معيوب شبه ناك غير نظر حق .در ذهن ونفس بايد اجتناب گردد

وتذكر حق همان .قالب نوري كه زوائد فكري در ذهن را اصلاح وحذف مي نمايد 

لذا حضور . تفكر اشتباه وعيب زا .

نشان از گم كردن قبله ي واحددر  نفس .ودور شدن از نور ونظر حق دارد 

وتوليد هرادراك اشتباه در فكر وذهن .

چون كسب نمره اي منفي بر طفل نفس است 

وكارنامه ي عملكرد انسان .

در تمام لحظات مشغول ثبت نمره بر تفكر ورفتار نفس است 

ونگهبانان وكاتبان درگاه نفس انسان .مستمر در حال ثبت نظر وعمل انسان هستند 

وتنظيم تفكر ورفتار بر .قبله ي نور نظر حق واحد .

تضمين حيات سالم نفس .در دو عالم است 

تسبيح دائم حق .اتصال دائم به نور خالق مهربان است 

وچه كسي دوست دارد .يك لحظه از اتصال به نور تقرب محبت حق دور بماند ؟

وهمسويي نظر وتفكر ورفتار .همه ي انسانها .

با بودن بر قبله ي واحد. نظرنور حق مهربان ممكن گردد

با حركت .در صراط اعتدال سلامت آور. قبله ي  واحد نظر حق .تقرب تحقق يابد 

رب مهربان  . دنيا را پر از علائم ونشانها برا ي راهنمايي نفس انسان 

وگم نشدن دربي راه هاي تفكر و گمانها ي غير حقيقي قرار داده است 

وبا تسبيح وتذكر حق .

با دقت بيشتري به عمق علائم هدايتگر .به قبله ي حق نظر نماييم 

ومسير انسان تا عالم جاودان .پر از ظهور وانعكاس تفكرات معيوب در نفس است

كه انسان با سپر تسبيح حق . بايد تفكرات معيوب را .

حذف واصلاح وبازسازي نمايد تا به سوي تقرب حق نزديك گردد

رب مهربان .

به ما انسانها توفيق ادب آموزي وتسبيح گويي از ذرات عالم .عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح .حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان 

متشكرم يا معلن مهربان .وراهنما به علائم آشكار براي هدايت نفس 

 

 

 

اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان.حضور همه ي انسانها را در طواف وتسبيح وتذكر حق .ذرات عالم بپذير 

انسان دو بعد اخلاقي دارد 

1. اخلاق در ظاهر رفتار 2. اخلاق در باطن نفس 

گاهي اخلاق در ظاهر رفتار دورنگ درك مي شود

وگاهي اخلاق در باطن نفس .آلودگي وناخالصي غرضي دورنگ دارد

وبر انسانهاي ديگر .اين بي اخلاقي ودورنگي وناخالصي در ذهن ونفس پنهان است

وتداوم در تسبيح حق وتعهد به قبله ي حق

ومسوليت داشتن در حفظ تربيت ذهن ونفس با فرامين تذكري حق 

اخلاق را در ظاهر وباطن يكرنگ وهمسو وخالص مي سازد

ونظر وتفكر در ذهن و عملكرد ذهن ونفس ورفتار را به اتحاد حق پسند مي رساند 

وفيض نور حق ونور عقل. بر ذهن ونفسي كه

آن ذهن ونفس .

ظاهر وباطني يك رنگ وهمسويي به قبله ي حق داشته باشد افاضه گردد

خداوند پيامبر (ص) را داراي خلق عظيم معرفي مي نمايد 

يعني پيامبر مهرباني (ص).آيئنه ي خلوص خلقي كامل .

بر دريافت كامل نور فيض حق .وانتقال فيض كامل بر ذرات عالم هستند  

حضرت به قدري محرم ومقرب به دريافت اسرار حق بودند

كه تمام اسرار حق را در شب معراج يكجا در كتاب قرآن دريافت نمودند 

فقط نفس زكيه ي عظيم نبي اكرم (ص).

مقام قابل دريافت . ختم كامل دستورات حق است 

وخاتم وبر گزيده ي عظيم خلقي در هستي هستند 

ايشان  اولين محبوب حق.

واولين مقرب ومحرم حق ومقام اول بر گزيده در كل انبيا ء را كسب نمودند 

وهمه ي ذرات عالم .ناخالصي نفسي ووجودي دارند 

ورب مهربان خلوص محض مطلق است 

وسپس نور پيامبر خاتم (ص)خالص ترين نور نفس وجودي در   هستي است 

واين خلوص نفسي وخلقي عظيم سبب گشته نور فيض رحمت ايشان

تا ابد انعكاس وتجلي ودوام وبقاءابدي داشته باشد 

پيامبر (ص).سراج منير ونور ازلي وابدي

وصاحب مرتبه ي تقرب اوادني وخلق عظيم وخلوص محض هستند

وخلوص محض نفس .سبب تجلي وتداوم .دائم انوار رحمت ابدي گردد 

وايشان بدليل خلوص محض نور نفس .سايه  نداشتند 

كه اين مقام عظيم پيامبر (ص) .

در افاضه ي نور رحمت ابدي .بر ذرات كائنات هستي است  

تداوم خلوص نور رحمت ازلي ايشان .

سبب تداوم حفظ حضور نور آثار(قرآن) ايشان تا ابد  است 

چرا آثار حضرت نوح (ع) وموسي (ع) تداوم بدون تحريف تا به امروز نداشت.

وآثار ايشان دستخوش تغييرات وتحريف هاي مغرضانه شد 

ولي قرآن معظم وآثار حضرت پيامبر ختمي مرتبه (ص).

بعد 1500 سال باقي وفاقد تحريف وداراي طراوت وتازگي بهاري است 

واين امر نشان از مرتبه ي خلوص

نور حضور ايشان در محافظت از آثارشان است 

و خلوص نور حق .آتش نفس دود آلود را خاموش مي سازد 

وخلوص نور حق .تيرگي دود وغبار باطل وغير حق را محو ونابود مي سازد 

و آثار پيامبر (ص) .

به خاطر نور خلوص نفس ايشان تا ابد بدون تحريف باقي است 

ورحمت پيامبر (ص) از غضبشان جلوتر است .

وبه خاطر نور خلوص خاص.

اعظم واكمل ايشان نور فيضشان تابنده ي ازلي وابدي است 

واين مقام نورخلوص فروزان ابدي

فقط مقام خاص نبي اكرم (ص) در كائنات هستي است 

رب مهربان .به ما انسانها توفيق ادب آموزي وتسبيح گويي از ذرات عالم عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال وخون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان 

متشكرم يا ممكن .ووجود بخش مهربان ابدي 

 

 

 

بر فقدان نعمت .ام المعارف وام الحكمت حضرت نور .زهراء (س)عرض تسليت دارم 

اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور 

رب مهربان ذرات هستي سلام 

رب مهربان .حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق .ذرات عالم بپذير 

حجابهاي ظاهري ملك دنيا .دنيا بين ودر ظاهرذرات نمايان وقابل برداشت است 

وحجابهاي باطني در نفس .مانع درك وفهم حقايق  ملكوتي مي گردد

 حجابها ي ملكوتي در باطن ذهن ونفس .توسط خالق حكيم .تعبيه شده است 

وبا هر تسبيح وتذكر حق

حجابهاي نفس  در تن خاكي منفذو.روزنه اي به قبله ي نور حق مي يابد 

وبا طلوع هر روز بايد حجابها بر ذهن ونفس را .با تذكر حق تخليه وحذف نمود

آزمون هر روز دنيا .

پاك سازي ذهن ونفس. با 1.دوري از تاربيني حقايق روزانه 

2.دوري از درشت بيني نفس ومنيت خود است  

تاريهاي ديدگان نفس وذهن .

را از گمانهاي بي اساس وغير حقيقي روزانه .با تسبيح حق پاك نماييم

تاريهاي عينك درشت بين نفس .را كه توهم باطل

.وتوهم تكبر ومنيت را بر نفس .بزرگنمايي مي نمايد با تسبيح حق شكسته .

وعينك درشت بين وعيب بين ونقص بين .نفس وذهن را كنار بگذاريم 

وبر نفس وذهن خود

از عينك ريزبين وذره بين ونعمت بين استفاده نماييم 

زماني كه نفس وذهن خودرا .ذره وضعيف وفاقد نور كافي بدانيم .

با تذكر حق مي توانيم .ذهن ونفس را به ارتقاء ورشد حق پسند برسانيم 

وتسبيح حق .همان عينك حق بين وحق روست

كه ذهن ونفس را به اعتدال ونشاط بهاري رساند 

واگر تاري منيت بر نفس وعينك درشت بين منيت .بر ذهن ونفس باقي بماند 

بت وحباب منيت .جاي تمام ادراكات حق وحقيقي را در ذهن ونفس مي گيرد 

وزماني فرامي رسد كه به جاي حركت در قبله ي حق 

مشغول پرستش بت وحباب .منيت خود هستيم

واين طلوع شرك خفي وخودپرستي وكفر .

و ورودبه ابتلاء به نجاست نفس ناري است 

واگر بانور تسبيح حق .بت وحباب .منيت وتكبر را محو ننماييم 

با نفسي ناري ومعيوب وناقص ونجس وقسي .

در عالم اخروي محشور .ونادم ابدي مي گرديم 

وكعبه ي دنيا .خانه ي ظاهر خداست ومراسم حج ظاهر دارد .

وتاكيدواشاره بر حركت به سوي .مراسم كعبه ي حج باطن نفس دارد  

كه تذكر وتسبيح وحج واقعي در هر لحظه

در طواف .نفس وذهن به گرد كعبه وقبله ي حق واحد است 

نه طواف وتذكر وخود برتر گويي به دور قبله ي منيت وتكبر نفس خود 

وقلب ونفس انبياء وامامان (ع)كعبه وعرش حضور فيض كامل رب مهربان است 

وقلب خالص شده از گردو غبار منيت موءمن .با تسبيح حق نيز .

عرش حضور رب مهربان است 

وانسان با تسبيح حق

عينك درشت نمايي منيت خود را .

باعينك ريزبين وذره نماي .نفس ضعيف عوض مي نمايد 

وخدا مي فرمايد : انا عند القلوب المنكسره

(ومن در قلوبي كه .بت منيت را شكسته باشد حضور يابم )

وموءمن .حق گويد وحق شنود وحق بيند ودر صراط حق رود 

ورشد ايمان آوري در نفس. با تحمل رنج ابدي امساك وروزه داري بر نفس وذهن

در تمام لحظات حاصل گردد.

وتسبيح حق .طبيب ابدي .بر شفاي رنج ذهن ونفس در رشد ايمان پروري است 

وگنج نور معرفت .به تحمل رنج شكستن تيرگي هاي هر روز ذهن ونفس دهند 

وهرروز با كلنگ نور عقل.زوائد وگما ن هاي ادراكي غير واقعي

توليد شده ي هر روز .در ذهن ونفس را بشكنيم 

رب مهربان .به ما توفيق ادب آموزي وتسبيح گويي از ذرات عالم .عنايت فرما 

رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما 

رب مهربان .آتش نفس شعله ور 

دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش بگردان 

متشكرم يا مزين وزينت بخش ابدي مهربان