« متشکرم عزیز ابدی | متشکرم ای صانع مهربان » |
تشکر ابدی
رب مهربانم سلام
با خود اندیشیدم که
چگونه است یک دانه گندم
به هزار دانه و انباری از گندم مبدل می شود
و یک هسته خرما
به هزار هسته مبدل می گردد
و همه ی موجودات هزار برابر وضع فعلی خود
منافع و زیادت می افزایند و چند برابر می گردند
و تولید مفید می کنند
خدای مهربانم
بدون این که بر من فشار و مانع بیاوری
فقط از من خواستی کمی فکر کنم و بیندیشم و مقایسه کنم
و معادل سازی و وزن کنم
و عبرت بگیرم
و حساب و کتاب کنم از طبیعت
تا فکر و اندیشه ام را به تکاپو بیندازم و تجسس کنم و فهم کنم
که همه ی موجودات
بدون قدرت تفکر در تلاش و در تولیدند
در انتشار و در تحول اند
و در تکثیر مفیدند
ولی فکر و اندیشه ی خفته من
اندیشه ی خاموش من
در غفلت و خاموشی و راکدی و توقف می گذراند
تمام وقت ها و لحظه هایی که می شد
حتی از گندم یاد گرفت.
بر رشد اندیشه ام کفایت می کرد
حتی اگر سخن استاد م دانه گندم را فهم می کردم
آن دانه به من تعلیم می داد
و الگوی زندگی مادی ام بود در رشد اندیشه
که چگونه عمل کنم و پیش روم
در عالم شگفت انگیزت پر از محافل علم و معرفت بود
سفره ی علم و تعلیم
در مدرسه ی همه ی موجودات برپا و برقرار بود
ولی من کرکره ی چشمانم را پایین کشیدم و بستم
ودرب گوشهایم را قفل زدم
و دهان و زبان لغوگو را آزاد گذاردم
بر هر لغو ولهوی
و به بطالت گذراندم لحظه ها را
دست و پایم را آزاد گذاردم بر هر راه
و مکان و بی راهه ای و تعدی
و آیینه ی فکرم را در صندوق ظلمت و تاریکی
بی یاور و تنها رها کردم
رب مهربانم
یاری ام فرما در کشف و دستیابی و حمایت از اندیشه و فکر مهجورم
فرم در حال بارگذاری ...