« متشكرم يا ذالعفو والغفران وصاحب بخشش ابدي | متشكرم يا ملجاءالعاصين وراهنماي ابدي سرگردانان » |
متشكرم يا ذالراءفته والمستعان وياريگر پر مهر ابدي
اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور
رب مهربان ذرات هستي سلام
رب مهربان .حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق .ذرات عالم بپذير
انسان .نظيرسفر قطره ي زلال آب تا دريا و سفر تسبيحي ساير ذرات عالم .
با تذكر حق به سفر شناخت نفس در بحر بي كران نور تقرب حق رهسپار مي گردد
سفري پر از مخاطرات وموانع پيش بيني نشده با نفس اماره ي ناري
تذكر حق .چون سپري با نور عظيم .
ذهن ونفس انسان را مرز بندي .وتعيين حدود اعتدال مي نمايد
تذكر حق. وانجام فرامين دين حق.دور ذهن ونفس .
ديوار مستحكم غير قابل نفوذ در برابر شعله شرارت نفس اماره مي كشد
وتذكر حق .
تعادل واعتدال وحق روي را در ذهن ونفس محافظت ومراقبت مي نمايد
همه ي ذرات عالم ماهيت مشخص وصورت نوعيه ثابت دارند
يك سنگ هميشه يك سنگ مي ماند
ويك ملائكه هميشه يك ملك باقي مي ماند وارتقاء وتعالي رتبه ندار د
ولي انسان با ظاهري انسان نما
وباطن نفسي پنهان(دوسويه ي نوري وناري )ماهيت نامشخص دارد
وماهيت انسان تا لحظه ي مرگ قابليت نوسان وتغيير نوري يا ناري دارد
وماهيت واقعي انسان در روز محشر نمايان مي گرددودر دنيا نامشخص است
وانسان در اين دنياي خاكي .در نوسان وكشاكش نفس نوري وناري قرار دارد
وهر روز در كشمكش باطني نجات .نفس وذهن خود قرار دارد
وانسان در باطن نفس وذهن خود
هر روزدر صفا ومروه . وبراي تصفيه ي ذهن ونفس خود در تكا پو وتلاش است
تا با ذكر حق در هر روز .طلوع فيض نور حق را در ذهن ونفس كسب نمايد
انسان جهول نظري است واز حد ومرزوحدود نظر حق خارج مي گردد وسركشي دارد
ودر پذيرش وكسب وتحصيل نظري .فرامين حق لجاجت وروي گرداني دارد
وانسان ظلوم نظري وعملي است
واز رعايت وعمل .به فرامين حق در نظر وعمل تمرد وتعدي وتجاوز روي گرداني دارد
وانسان به دليل صفت جهولي وظلومي ماهيت نوعيه ثابت ندارد
ودر دوسويه گي وصفا ومروه ي نفس نور ي وناري سرگردان وبلاتكليف است
وانسان صورت نوعيه دوسو و وغير ثابت وبه شدت متغير نفسي (نوري وناري ) دارد
وانسان با همين ظلومي وجهولي وبازيگوشي دنيوي بار امانت حق را پذيرفت
در پذيرفتن بار امانت به دو مقام ومرتبه مي رسد
1. مرتبه ي پذيرش مقام نظر ليعرفون
2.مرتبه پذيرش رسيدن به مقام نظر وعمل ليعبدون
و بايد دو مقام كسب مي كرد تا خليفه وامانت دار حضرت حق مي گشت
انسان در الست ايجاد .پذيرفت وتعهد داد كه دو مقام را كسب نمايد
1. در كسب مقام نظر ليعرفون .
بايد انسان با كسب نظر وتحصيل معرفت حق واجراي فرامين حق وتذكر حق
نور عقل بالقوه را به نور عقل بالفعل ارتقاءوتحول مي داد
2.ودر كسب مقام نظر وعمل ليعبدون (رسيدن به مراتب ومدارج تقرب حق )
با رعايت حدود دين واجرا وعمل به فرامين حق .
كسب تعهد ومسئوليت در ذهن ونفس ورفتار نمايد
وانسان در هر لحظه با طلوع درك جديد در ذهن
ويا با طلوع ميل جديد در نفس مبتلا مي گردد
وبه اين دليل كه ذهن ونفس انسان
بسيار بي ثبات ومواج وشكننده ومتغير در تلاطم احوالات واميال وادراكات است
وزماني انسان به ثبات ماهيت مي رسد كه مجهز به سلاح تذكر حق باشد
وتذكر حق جلوي افراط وتفريط ها وكشمكش هاي ذهن ونفس اماره را مي گيرد
وبا ايجاد اعتدال در ذهن ونفس .حق روي وحق گويي وحق پروري را به دنبال دارد
تذكر حق واجراي فرامين اعتدال بخش حق
ذهن ونفس را قوي متعهد ومسئول بار مي آورد
وفرامين حق در ذهن ونفس .محدوده ي ثابت خلقي
وثبات در عمل به تعهد ومسوليت ايجاد مي نمايد
وانسان را از كشاكش جزر ومد ذهن ونفس اماره .
به ساحل آرامش امن ابدي مي رساند
و1. تذكر حق .مارا به مقام ليعرفون در نظر
و2. اجرا وعمل به فرامين دين حق .مارا به مقام ليعبدون در نظر وعمل مي رساند
ومقام ليعرفون در نظر .مقام شناخت ونظر ودرك نور محبت حق مهربان
ومقام ليعبدون در نظر وعمل .
مقام تسليم پذيرش وتواضع وتذكر وعمل به فرامين نور بخش حق مهربان است
رب مهربان .به ما توفيق ادب آموزي وتذكر حق از ذرات عالم عنايت فرما
رب مهربان. در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما
رب مهربان .آتش نفس شعله ور
دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان
متشكرم اي ياريگر پر مهر ابدي
فرم در حال بارگذاری ...