متشكرم صابر ابدي

14ام مرداد, 1401
متشكرم صابر ابدي

سلام حليم ابدي

بارها و بارها و هر روز و هر لحظه بر من چشم پوشي فرموديد

و كوتاهي هايم را بخشيديد و پوشانديد بي سبب

و از هر آن چه را كه آشكار شدنش

در من خلل و ضربه ايجاد مي كرد محافظت فرموديد

اشتباهات مكررم را بارها بارها پاك فرموديد و محو فرموديد

هيچ گاه آنچنان كه در شأن ربم باشد

تشكر نكردم،فهم نكردم،صبر نكردم،ادب نداشتم

در حضور ربم،هر اشتباهي را به نمايش گذاشتم حتي به آن افتخار كردم

اشتباهات و كوتاهي ها را تكامل انساني دانستم

بارها بارها ازجاده ي فهميدن فاصله گرفتم

و به تخيل و گمان پناه بردم

بارها از گمان ها ضربه خوردم ولي عبرت و پند نگرفتم

و رب مهربان بخشيد و بخشيد،

پذيرفت و پذيرفت،ياري فرمود و ياري فرمود بي انتها

و در مقابل اعمال بدم،

گشايش و فتح و پيروزي و سلامتي و روزي بي دريغ عنايت فرمود

رب مهربانم،كريم ابدي،جود ابدي،

احسان ابدي،حسن ابدي،لطف ابدي سپاسگزارم

سپاس از مخلوقم و صانعم سپاسي ابدي

متشکرم حلیم ابدی

6ام مرداد, 1401
متشکرم حلیم ابدی

خدای خوبم سلام،رب مهربان و صبور و لطیف سلام

سلام نور مهربان ابدی،سلام خالق شریف

رب مهربانم یاری ام فرما در زمانهایی که به خود ستم می کنم

و به نفسم ظلم می کنم

و   دست دوستی به نفس سرکشم می دهم

و از جهولی بازیگوش می شوم

و کوزه ی شکننده بودنم را فراموش می کنم

خدایا،کوزه ای شکننده ام که حدود الهی را نگه نمی دارم

و از حضور ربم شرم ندارم.

و دائم سرکش می گردم

به گونه ای که جهنم،از دیدنم می ترسد و نعره می زند

اگر مراقبت پر لطف و محبت بی منت ربم نبود.

بارها و بارها به اعماق ظلمت فرو می رفتم.

و در عمق تاریکی کوزه ایم محبوس می گشتم.

بارها بارها با یاری انوار مهر شما امیدوارانه بازگشتم از ظلمت

ولی از جهولی و عجولی دوباره و بارها غرق تاریکی ام گشتم.

چرا همیشه انتخابم تاریکی بود؟

کدام ظلومی و جهولی از من جهول تر است.

که تاریکی و خاموشی و ندیدن و نشنیدن و سکوت جاهلانه را بر می گزیند؟

هر روز که فرا می رسد ازمن حماقت ها بود و از ربم حمایت ها

رب صبورم از یاری ابدی و پر مهر شما متشکرم.

متشکرم مونس ابدی

5ام مرداد, 1401
متشکرم مونس ابدی

ای نور مهربانی سلام،ای مهربان ابدی

که با کوچکترین کار نیک و شکری کوچک بسیار خشنود می گردید.

و برای آن اجر بزرگ مقرر می دارید.

ای بخشش گر مهربان،ای چشم پوش مهربان

ای امین مهربان،ای یاریگر و همیشگی مهربان

ای دوست همیشگی مهربان

ای آسان گیر بی منت

ای برآورنده ی تمام خواسته ها به آسانی

ای با فضل و کرم ابدی

ای پادشاه فضل و بخشش و جود ابدی

ای با کرم و کریم ابدی

که هیچ گاه ذره ای از مخلوقات و موجوداتت ، نعماتت را دریغ ننمودید.

در حالی که به صفت مانع و منتقم بودن نیز متصف بودید.

و قادر به منع بودید.

ولی دائم از رحم برما نثار فرمودید.

ای مهربانی که همواره سختی ها و موانع را به آسانی مبدل می گردانید.

تا رنج نبینیم و آسایشمان دچار آسیب نشود.

ای مهربانی که دائم الخیر ابدی است.

و به توفیق ما از خود ما راغب تر است.

ای راغب ابدی مهربان

با مهرت انس گرفتم.

و دچار انسی ابدی گشتم.

دلخوشم به نور مهر ربم.

تمام لحظات به انس ابدی ربم دلخوشم و شادان

لحظه ای مرا با نفس وحشی ام وامگذار در تاریکی کوزه ایم.

متشکرم ای مونس مهربان ابدی.

متشکرم راحم

4ام مرداد, 1401
متشکرم راحم

ای رب مهربانم.

متشکرم که با یاری ربم،قادرم حضور ربم را در ذهن یادآوری کنم.

متشکرم ای ربم،که اجازه فرمودید با شما سخن بگویم.

و راز و نیاز کنم و از شما بخواهم و به شما توسل و توکل کنم.

سخنگویی با رب شریف به من بزرگی و شرافت می دهد.

وقتی که ربم را شکر می گویم.

احساس آرامش عمیقی بر من جاری می گردد.

که این اتصال بسیار شگفت انگیز و قابل تأمل است.

وقتی به سوی امر ربم حرکت می کنم.

احساس نجات و امید بر من ظاهر می شود.

احساسی که به من آرامش و نشاط می دهد.

رب مهربانم،این احساسات زیبا و طراوت انگیز را

که از حضور شما در تمام لحظات درک می کنم.

مایه دوام و روشنایی  مدام قلبم قرار دهید.

من به این روشنایی در تاریکی کوزه ایم محتاج و نیازمندم.

این نور به قلبم،امید و نشاط و آرامش ابدی می دهد.

رب مهربانم،این روشنایی در قلبم را حفظ و مستمر بگردانید.

متشکرم ای رب عزیز و مهربانم

که صبورانه و مدام نجوا های مرا می پذیرید و مرا یاری می فرمایید.

و بر قلب من همیشه باعث طلوع نور امید هستید.

متشکرم ای نور مهربان

3ام مرداد, 1401
متشکرم ای نور مهربان

رب مهربانم سلام.

نور مهربانی سلام.

رب مهربانم، قادر متعال

من کوزه ی  تاریک و شکننده ام.

و به امان و یاری شما محتاج و نیازمندم.

همه ی لحظات یاری ام فرما. تا به بیراهگی ها و کج روی ها دچار نشوم.

که وارد شدن به آن راه های تاریک و ظلمت انگیز

دوری از ربم را به همراه دارد.

هر لحظه که از شما دور شوم و یاری ربم از من محتاج قطع گردد.

نفس سرکش من را می بلعد.

سختی هاو خوف از بلعیدن نفسم 

توسط نفس سرکش بسیار بر من  دردناک و طاقت فرساست.

از طرفی در کوزه ی تاریک زندگی می کنم.

که نفس سرکشم،به سان گرگی هار،بر بلعیدن من لحظه شماری می کند.

ای نور مهربانی، در تمام لحظات عمرم.

مرا با نفس سرکش و حشی ام تنها مگذار.

متشکرم ای ارحم راحمین مهربان،ای نور لطیف و راحم