موضوع: "تشکر"

متشكرم يا ذالعفو والرضا

1ام مهر, 1402
متشكرم يا ذالعفو والرضا

رب مهربانم سلام

چهار طايفه در قيامت دچار حسرت شوند.

1.عالم بي عمل كه به نظرش عمل نكند و در نظر مانده باشد.

2.عالمي كه از علمش جهت توليد و توسعه ي فساد استفاده كند.

3.كسي كه طاعت فراوان دارد

و بر ديگران با زبان ظلم فراوان داشته باشد.

و زبانش در همه ي جهات از رب نترسيده

و در همه ي جهات چرخيده و گرديده و لغزيده باشد.

و بر مردم از هيچ نيشي فرو نگذاشته باشد.

4.صاحب مالي كه خسيس باشد نه خود خورد نه كس دهد.

و نشانه ي رستگار آن باشد كه 1. راست نگر

2. راستگو 3. راست كار باشد.

و با خدا و خلق خدا،مكر و حيله و خدعه نزند.

و در جاده ي اجراي شريعت حق،تابع و متابعت كند.

و در استفاده از نعمت ها كه از طرف خالق براي مخلوقات افاضه شده

امانت دار باشد و رضاي خدا را

در تصرف آن مال و نعمت ها در نظر بگيرد

تا از حدود خود خارج نشود.

و در تصرف نعمت ها و اموال حضرت حق

رعايت امانت و ديانت و قناعت و سخاوت و رضايت را بنمايد.

اي رب مهربان ما را در استفاده ي صحيح از نعمت ها هدايت بفرما

متشكرم يا ذالعفو و الرضا

متشكرم يا ذالمجد و الثناء

1ام مهر, 1402
متشكرم يا ذالمجد و الثناء

رب مهربانم سلام

اگر مال و نعمت ها را  به نام رب مهربان متبرك سازي

و مطابق دستور شريعت حق مال و نعمت ها را صرف نمايي

ده صفت علوي و افضل در انسان ظهور يابد.

استفاده از مال و نعمت ها در جهت كسب رضاي خدا

1.در انسان صفت علو همت را ظاهر سازد.

كه در آن فرد همه ي نعمت ها را ملك و مال خداوند بداند.

حتي اگر همه ي جهان را به انسان دهند.

آن را ملك خدا  و امانت داند و نپذيرد.

و در آن رعايت امانت نمايد.

2.صفت عفت  و حيا در او ظهور يابد و بر كسي ظلم نكند.

3.صفت توجه به حق در او ظهور يابد.

وهمه ي ملكيت خود و مال را در جهت  رضاي رب صرف نمايد.

4.صفت شكر در انسان ظهور نمايد.

و نعمت هاي خدا را انفاق نمايد.

5.صفت تواضع در انسان ظهور يابد.

و انسان به خلقت خود نگرد و فراموش نكند

كه قطره آبي عاجز و ذليل و ضعيف و حقير بود.

و به علم و رحم و فضل و كرم و رفعت حق نگرد.

و حق را  مالك رفيع و عظيم داند.

6. صفت سخاوت در انسان ظهور يابد.

و مال و ملك و نعمتي كه خدا به او روزي داده

در راه رضاي او خرج نمايد و از آن بگذرد.

7.صفت فراغت در انسان ظهور يابد. و فارغ از توجه به دنيا گردد.

و در فراغت ها به ياد رب عظيم مشغول باشد.

8. صفت تقوي در انسان ظهور يابد.

يعني از مال حرام و لقمه ي شبهه دار

و هر آن چه خلاف نظر رب مهربان است دوري نمايد.

9.صفت قوام در انسان ظهور يابد

يعني انسان به صفت اعتدال وميان روي برسد.

و در وقت انفاق مال و نعمت ها اسراف نكند.

و مطابق نظر رب مهربان در زكات مال عمل نمايد

و اعتدال را رعايت نمايد.

10.صفت تسليم و رضا در انسان ظهور يابد.

و نفس خود و جان و مال خود را تسليم رب مهربان سازد.

زيرا رب مهربان از لطف بيكران خود اين نعمت ها را به انسان عطا كرده

پس انسان هم بايد ادب نگه دارد

و نفس و مال و نعمت ها را از خود نداند.

و از لطف و رحم و مالكيت حق داند

  و خود را وكيل حق در خرج كردن و صرف كردن نفس و مال بداند

و امانت دار باشد بر اين نعمت ها

لذا نعمت ها و اموال را با ياد خدا

و اجراي دستور شريعت حق متبرك سازد.

تا ده صفت علوي در انسان ظهور يابد.

پس اجراي دستورات حق، ارتقا دهنده نفس و جان

و روح انسان براي زندگي و سعادت علوي است.

حال اي انسان يا نرده بان پله علوي را انتخاب كن

يا چاه عميق سفلي را كه تو مختاري در انتخاب

اي رب مهربان ما را در انتخاب راه صحيح هدايت بفرما

متشكرم يا ذالمجد و الثناء

متشکرم یا ذالفخر و البهاء

31ام شهریور, 1402
متشکرم یا ذالفخر و البهاء

رب مهربانم سلام

برای آن که مال دنیا و نعمت ها تبدیل به وسیله ی سقوط

در دنیا نشود باید که به نام رب مبارک تبرک یابد.

تا مال  و نعمت ها با عنایت حق در جهت صلاح و برکت

و خیر استفاده گردد و مفید فایده باشد.

والا مال اندوزی  و اتلاف نعمت ها دنیا را

ضایع کند و آخرت را به باد فنادهد.

و انسان باید مال  و نعمت ها را به اندازه ی رفع ضرورت

و تثبیت دینداری خویش و دیگران صرف نماید.

و  در مصرف  مال و نعمت ها قناعت نماید

تا به ذلت حرص و طمع  و حسد به مال و نعمت ها ي دیگران مبتلا نگردد.

و دستور شریعت حق را در کسب مال

ونعمت ها و کمک به ارحام رعايت نماید.

در دستور شریعت حق به کسب مال

و كسب نعمت ها ودادن زکات تأکید شده است.

حتی اگر مال  و نعمت هاي انسان اندک باشد

باید اندکی از مال  و نعمت ها را صرف کمک و صدقه

و رفع حوائج دیگران نماید تا از آفت های ریا،ربا،تفاخر،تکبر،تبذیر

بخل،توقع،منت،شهرت،حیلت،خدعت،

 و مکر که از آلودگی های مال اندوزی  و اتلاف نعمت ها است

و نفس  را هار و درنده سازد در امان بماند.

ومال  و نعمت هاي دنیای اسفل را با زکات شریعت حق به نور و سرور

و صفا و ثبات و سعادت عالم علوی بدل سازد.

که مال اندوزی  و اتلاف نعمت هاي دنيا

در عالم اسفل اگر طبق دستور شریعت حق نباشد.

در نفس اماره ده آفت تکبر آور را تولید نماید.

1.جمع مال و نعمت ها،طغیان آور نفس است.

2. جمع مال  و نعمت ها ظلم به نفس و فساد آور بر زیر دستان است.

3. جمع مال  و نعمت ها اعراض و رویگردانی از خدا آورد.

4. جمع مال و نعمت ها کبر آور و توهم بزرگی آورد.

5.جمع مال و نعمت ها تفاخر آور بر نزدیکان است

که تفاخر از مراتب پایین تر تکبر است.

6.جمع مال و نعمت ها تکاثر آور و  حرص آور و غفلت آور است

که انسان را به کبر دائم مبتلی سازد.

7.جمع مال و نعمت ها، مشغولی آور و ملعبه آور است به طوری که فرد

در همه ی لحظات به مال اندوزی و نعمت اندوزي

بی وقفه عادت  و انس می نماید.

8. جمع آوری مال و نعمت ها بخل آور و حسد آور است.

وقتی که فرد به صفت بخل آور و حسد آور مبتلا می شود

حقوق دیگران را ضایع و از زکات دوری نموده

و از ارحام و ضعفا و خانواده قطع رسیدگی نماید.

9. جمع آوری مال و نعمت ها تبذیر آور است.

یعنی فرد مال و نعمت ها را در خلاف رضای حق

و در راه سفها و فساق صرف نماید.

10.جمع آوری مال و نعمت ها غرور آور و طمع آور است

.که غرور حد اعلی تکبر است 

و فرد فقط خود را بیند و خودبین گردد و خدا را نبیند و فرعون شود.

و از وسعت مال ادعای خدایی نماید.

و طمع بر نعمت ها و اموال ديگران ورزد و متجاوز گردد

پس مشاهده می گردد که در دچار شدن به صفت تکبر از ده پله  نزولی

نفس أماره باید تنزل کرد. تا به این صفت مذموم مبتلا گشت

1.پله ی یک طغیان 2.  پله ي ظلم به نفس

3.  پله ي ظلم به رب و روی گردانی از رب عظیم

4. غرور فردی یا تکبر کوچک

5.تفاخر و غرور بر خانواده و اقارب که تکبر متوسط است.

6.تکاثر است. حرص و غرور بر اجتماع است که تکبر بزرگ است.

7.مال نمایی و بازی با اموال و نعمت ها است.

8. بخل ورزی  و حسد 9. ایجاد تبذیر 

10.ایجاد غرور و  طمع و متکبر النفس شدن

که غرور پله ی آخر سقوط نفس در اماره ی تکبر است.

که فرد دعوی خدایی نماید و فرعون شود. و  بر ديگران متجاوز گردد.

و نفس أماره تبدیل 

به باتلاق و مرداب متعفن  تکبر گشته و درنده گردد.

رب مهربان ما را در رام کردن نفس أماره یاری فرما

و به بیماری تکبر نفس مبتلا مگردان

متشکرم یا ذالفخر و البهاء

متشكرم يا ذا الحمد و الثنا

31ام شهریور, 1402
متشكرم يا ذا الحمد و الثنا

رب مهربانم سلام

 رب مهربان علم را مركب شناخت و نزديكي به قرب حق قرار دادي

كه عليم و أعلم صفت حق مهربان است.

رب مهربان همه ي انسان ها در شاخه اي از علم

به جستجو و رسيدن به شناخت حق مهربان مي پردازند.

 وبه مراتب علمي بالا در تمام رشته ها مي رسند.

ولي چون عنايت حضرت حق به آنها تعلق نمي گيرد.

از آن جهت كه از دستورات دين روي گردان هستند.

علمي ظاهري و نظري و مادي در آنها شكل مي گيرد.

و با اجراي دستورات شريعت اين علم عملي و باطني

مركبي در جهت رسيدن به قرب حق مي گردد.

و با عنايت حضرت حق به علمي عقلي مجهز مي گردد

و مفيد فايده مي گردد.

پس علم عقلي و باطني كه در انسان

خوف و خشيت بيفزايد مي تواند علم قربي هم باشد.

ولي علم ظاهري و مادي منشأ توليد غرور و غضب و تكبر است.

خداي مهربان پس روي گرداني از دين علم ظاهري سازد

و اجراي دستورات شريعت حق باعث ظهور عقل و علم باطني است.

و تا چه اندازه گستره علم ظاهري مادي و علم باطني عقلي با هم متفاوت است.

و علم ظاهري تو را به تعالي مادي و علم عقلي باطني

تو را به تعالي قرب حق رساند.

و هر علمي كه در انسان ظهور يابد

چراغي از چهل چراغ اسلام را روشن نمايد.

كسب ايمان يك علم است.

و درك اسلام علم ديگري است.

و ظهور خلق نيكو علم ديگري

و رسيدن به يقين علم بالاتري است.

و علم عيني به واسطه ي حواس  ظاهري علمي ديگر است.

و اخلاص و زهد و رحم و ورع و درك ومعرفت نفس و معرفت صفات

معرفت آفات نفس ،معرفت تزكيه و تصفيه و تربيت

هر كدام علمي نو  در باطن ايجاد نمايد.

كه در روح انسان با اجراي دستور شريعت ظاهر گردد.

و دستورات شريعت نور زا و نور افزا است.

در علم اسلام و اجراي دستورات شريعت حق بايد از مرتبه ي نظر

به اجراي دستورات و عمل برسد تا در انسان افاضه ي نور حق ظاهر گردد.

پس رسيدن از علم ظاهري و مادي

به علم باطني و عقلي و معنوي بسيار اهميت دارد.

 و هر  نظر و عمل در جهت رضايت  رب مهربان

درجتي و قربتي و رفعتي براي انسان ذخيره سازد

اي رب مهربان ما را در تبديل علم ظاهري

به علم باطني و ظهور عقل هدايت فرما

متشكرم يا ذا الحمد و الثنا

 

متشكرم يا مطلق الاساري

31ام شهریور, 1402
متشكرم يا مطلق الاساري

رب مهربانم سلام

انسان را سلطان و خليفه ي معدن تن خاكي اش قرار دادي

و اگر دستورات شريعت حق را اجرا كند.

عقل را در انسان به ظهور مي رساني

وكسي كه از اجراي دستورات شريعت حق روي گردان باشد.

در تاريكي توهمش سرگردان سازي

اگر عقل با عنايت حق در انسان ظهور كند.

براي انسان چون وزيري دلسوز و چون ذره بين و قطب نمايي

معايب و رسوبات و رذايل نفس را با دلسوزي نمايان و بر طرف نمايد.

براي آن كه عقل به ظهور رسد و وزير گردد

و در وزارت سلطنت انسان باقي بماند.

1. انسان بايد با خداي خود صادق و رو راست باشد.

و به عجز و نياز خود اذعان و اعتراف نمايد.

2.انسان بايد قانع و شاكر باشد.

بر آن چه حضرت رب براي او در نظر گرفته است.

3.انسان بايد با انجام دستورات شريعت حق هر روز با حضرت حق

بيعت عهد و وفا و بندگي ببندد.

و عجز و عبدي خود را فراموش نكند.

4. انسان بايد در تمام لحظات صابر و شكيبا باشد

در تحمل وقايع روزانه زندگي و بر رفع موانع و سختي ها

با بستن كمر همت و تحمل هر روز

از روح خود رسوب زدايي و آفت زدايي كند.

5. انسان بايد با  اجراي دستورات شريعت حق

در سه وعده ي نماز واجبات ،غذا و قوت روح و نفس خود را تأمين نمايد

تا نزديكي و قربش به حضرت حق براي تأمين فراخي روح تأمين گردد.

پس از وسائل دنيا به اندازه ي سفر ضروري آخرت بهره برد.

و زندگي در دنيا همچون زيارت حج پر از آداب و مناسك است.

و انسان  نبايد از انجام مناسك ديني دنيا غفلت ورزد.

اي رب مهربان ما را در انجام مناسك ديني دنيا ياري فرما

متشكرم يا مطلق الاساري


 
مداحی های محرم