موضوع: "تشکر"
متشکرم یا رضوان
20ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
جهان و عالم با این عظمت را پر از مرتبت و رتبه آفریدید
مراتب صف ارواح را :
مرتبه1.ارواح انبیا(ع) و اولیا(ع) را بر نفس مطمئنه تعالی فرمودید
مرتبه2.ارواح خواص مومنان را برنفس ملهمه تعالی فرمودید
مرتبه3. ارواح عوام مومنان را بر نفس لوامه تعالی فرمودید
مرتبه4.ارواح کافران و منافقان و عاصیان را
خود شان بر نفس اماره متوقف و محدود ساختند.
صف ارواح مرتبه ی اول انبیا(ع) که صاحب نفس مطمئنه هستند.
به سه زیر شاخه و مرتبه تقسیم می گردد:
1.ارواح مطمئنه یمین 2. ارواح مطمئنه شِمال 3. ارواح مطمئنه سابقون
صف ارواح مرتبه ی دوم نیز که ارواح خواص مؤمنان است
به سه زیر شاخه و رتبه مراتبی تقسیم گردد:
1. ارواح ملهمه یمین 2. ارواح ملهمه شِمال 3. ارواح ملهمه سابقون
صف ارواح مرتبه ی سوم نیز که ارواح عوام مؤمنان است.
به سه زیر شاخه و رتبه ی مراتبی تقسیم گردد:
1.ارواح لوامه یمین 2. ارواح لوامه شِمال 3. ارواح لوامه سابقون
خداوند متعال در زمان خلقت دل انسان
عقل را بر یمین دل و در راست قلب قرار داد.
و هوی را در شِمال دل قرار داد.
و عشق را در سابقه ی قلب مستقر کرد.
اصحاب یمین در هر گروه از ارواح تابعیت
و اجرای شریعت حق بیشتر با عقل نمایند.
و اصحاب شمال هر گروه از ارواح تابعیت
و اجرای شریعت حق بیشتر بر مبنای هوی نمایند.
و اصحاب سابقون در هر گروه از ارواح تابعیت
و اجرای شریعت حق بیشتر بر مبنای
عقل آمیخته به سوز و عشق حق نمایند.
پس هر گروه که در اجرای شریعت بیشتر تابعیت عقل کنند.
عقل عاقل را به معقول رساند.
و هر گروه که در اجرای شریعت حق بیشتر تابعیت هوی نمایند.
پس هوی به هر میزان هاوی را به هاویه جهنم رساند.
و هر گروه که در اجرای شریعت حق بیشتر تابعیت
عقل و عشق سوزان به قرب حق نمایند.
عشق عاقل معشوق معقول را به قرب حق تعالی نزدیک تر سازد.
و هر که تابع هوی باشد
در اجرای شریعت حق مادر او هاویه است(فأُمُه هاویه)
و هر که را تابعیت از عقل باشد
در اجرای شریعت حق مادر او عقل است.
و هر که را در اجرای شریعت حق
تابعیت از عقل عاشق حق باشد انیس او نور ابدی باشد.
و رب مهربان به همه ی مراتب نفس قسم یاد می کند.
که هر مرتبه ی نفس می تواند انسان را متوقف و یا متعالی سازد.
و ارواح مرتبه ی اول و مطمئنه
بر سه صف ارواح زیرین و مراتب پایین تر
اشراف عقلی و افاضه ی مراتب نوری دارند.
و ارواح مرتبه ی دوم و ملهمه نیز بر دو صف
ارواح زیرین خود اشراف عقلی و افاضه ی مراتب نوری دارند.
ای رب مهربان ما را مورد لطف و ارتقای نفسی قرار ده
متشکرم یا رضوان
متشکرم یا سلطان
20ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
رب مهربان در تمام وجود مخلوقاتت
ارتقا در سلسله مراتب استعداد قرار دادید.
همان طور که در ترتب صف ارواح تفاوت مرتبه وجود دارد.
در ترتب ارتقای دانه ی گیاه و ثمره دادن آن نیز ترتب وجود دارد.
بعضی دانه ها مانند گندم وقتی به کمال رسند
وآخر حد کمال دانه ی گندم دانه ای است که
نه پوست پرفایده دارد نه مغز پرفایده
و آخر حد کمال دانه ی پسته میوه ی پسته است.
که مغز پرفایده دارد و پوست پر فایده ندارد.
و حد کمال دانه ی خرما میوه ی خرماست.
که پوست پر فایده دارد و مغز پرفایده ندارد.
و حد کمال دانه ی انجیر میوه ی انجیر است.
هم پوست پر فایده هم مغز پر فایده دارد.
مراتب نفس انسان ها هم چون مثال بالاست.
ارواح رتبه ی أول که سابقان هستند.
صاحب نفس مطمئنه هستند.
و حد کمال نفس آن ها نفس مطمئنه است.
آن ها به مثال انجیر هم مغز پر فایده دارند
هم اعمال پرفایده و اثر گذار بر جهان بروز دهند.
و ارواح رتبه ی دوم که ملهمه هستند صاحب نفس ملهمه هستند.
و حد کمال نفس آن ها نفس ملهمه است.
آن ها به مثال خرما مغز پر فایده دارند
ولی گستره ی اعمال و تأثیر فایده ی آن اعمال بر جهان
و اطراف کمتر از گروه سابقان می باشد.
و ارواح رتبه ی سوم که لوامه هستند و صاحب نفس لوامه هستند.
و حد کمال نفس آن ها نفس لوامه است.
آن ها به مثال پسته مغز پر فایده دارند
ولی گستره ی اعمال و تأثیر فایده ی آن اعمال بر جهان
و اطراف کمتر از گروه ملهمه است.
و ارواح رتبه ی چهارم که اماره هستند و صاحب نفس اماره هستند.
و حد کمال نفس آن ها نفس اماره است و به نفس بالاتر نرسند.
ارواح نفس اماره و نفس سقوط کننده در جهنم
دانه ی مستعد نفس خود را بسته و خام نگه داشتند.
با نفس خام به این دنیا آمدند و با نفس آلوده و سنگ شده
با پوست ضخیم نفس اماره به دوزخ تن برگشتند.
و به کفار از آن جهت کافر گویند.
که نور نفس خام خلقتش را با کفر و کفران
به دود و آتش مبدل کرد.
و نور فطرت پاک خود را با حجاب ظلم به نفس خود تاریک کرد.
کافر ظالم گناه و سرکشی و عصیان و ظلمت و درنده گی اش
بیشتر از طاعتش است.
و کفه ی گناه و معصیت و غفلت و تمرد او
از کفه ی طاعت او سنگین تر است.
بدین دلیل است که کافر و کفور مستحق دوزخ گردد.
ای رب مهربان بر ما رحم فرما از ظلم ظالمان و کفر کافران
متشکرم یا سلطان
متشکرم یا برهان
19ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
رب مهربان معاد و رجوع ارواح انبیاء،اولیاء(ع) و مومنان را
بر درجات بهشت قرار داد
و معاد و رجوع کافران و منافقان و عاصیان را بر درجات دوزخ قرار داد.
و هر صف ارواح بر اساس تعالی
و رتبه بر صف پایین تر از خود تسلط دارد.
همان طور که عالم ارواح بر چهار صف بود.
عالم نفس انسان هم چهار مرتبه دارد:
1. مرتبه ی نفس مطمئنه(که ارواح انبیا و اولیا (ع) در آن مرتبه قرار دارد)
2. مرتبه ی نفس ملهمه(که ارواح مومنان خواص در آن مرتبه قرار دارد)
3. مرتبه ی نفس لوامه(که ارواح مومنان عوام در آن مرتبه قرار دارد)
4. مرتبه ی نفس اماره(که روح کافران و منافقان در آن مرتبه قراردارد)
و هر یک از ارواح در مقام و مرتبه ی خود ماند و بالاتر نرود در روز محشر
چون رب مهربان در نفس هر صف استعداد کمال و نهایت
مخصوص آن رتبه و مرتبه را قرار داده بود نه بیشتر.
به جز صف اول که صف انبیا(ع) است.
استعداد کمال ایشان بی نهایت است.
و به خواست حق تعالی ارتقای رتبه ی آن ها تا مقام قرب است.
درست است که همه از معدن تن خاکی به سوی حق باز می گردیم
ولی آیا معدن تن را برای سفر علوی پاک و تمییز و مطهر گرداندیم؟
یا زباله ها و موانع شیطان و امیال را در نفس خود ذخیره کردیم
و تبدیل به انبار باروت شیطان شدیم.
همان انبار باروتی که وقتی از پل صراط گذشتیم.
با نعره ای از جهنم آماده ی انفجار و سقوط به قعر جهنم هستیم.
آیامقام نفسمان را ارتقا دادیم؟ یا مقام نفسمان از شیطان پایین تر بود؟
وقتی دانه ی نفس صف اول که انبیا(ع) است رشد یابد.
به نفس مطمئنه تعالی یابد و به تکامل رسد.
و دانه ی نفس ارواح خواص مؤمنان
به نفس ملهمه تعالی یابد و به تکامل رسد.
و دانه ی نفس ارواح عوام مؤمنان
به نفس لوامه تکامل یابد و به تعالی رسد.
و دانه ی ارواح کافران و منافقان در اماره بماند و باروت شیطان گردد.
و هر صف نفس افاضه ی نور حق را
از صف مرتبه ی نفس بالاتر از خود گیرد.
که این سلسله مراتب افاضه ی دریافت نور حق است.
رب مهربانم ما را مورد لطف و رحم خود قرار ده
متشکرم یا برهان
متشکرم یا غافر الخطایا
19ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
نفس انسان به حضرت دوست رجوع و بازگشت کند.
و به اصل علوی خویش برگردد.
و ذات انسان مجموع روح و دل و نفس است.
وقتی ذات در قالب خاکی تعلق گیرد روح گویند.
و وقتی روح در قالب تن خاکی ساکن شد.
نفس و دل به وجود آید.
به ذات حق تعالی نیز نفس گویند.
همان گونه که باغبان دانه را در خاک نشاند تا ثمر دهد.
رب مهربان در نفس دانه ی معرفت و تعالی اندازد.
و ثمره ی آن در روح آشکار گردد.
حال نفس دو گونه باشد.
اگر دانه ی معرفت در نفس رشد یابد و به تعالی رسد.
نفس قابلیت ارتقا و ظهور عقل یابد.
ولی اگر دانه ی معرفت در نفس رشد نیابد.
و حواس باطن ظاهر نگردد.
نفس قابلیت ارتقای رتبه ندارد.
و خام و راکد و متوقف و نفس در مرتبه ی اماره می ماند
همان طور که دانه ی گندم ثمره ی گندم دهد و تبدیل به عدس نگردد
نفسی که در اماره بماند به مرتبه ی لوامه نرسد.
و هر مرتبه ی نفس با تربیت و تراش رسوبات
و کدورات به تعالی مخصوص خود برسد و ارتقا یابد.
و فطرت ارواح بر چهار رتبه است.
صف ارواح با رتبه ی اول تعالی،روح انبیا و خواص اولیا(ع)
صف ارواح با رتبه ی دوم تعالی ،ارواح عوام اولیا(ع) و خواص مومنان
صف ارواح با رتبه ی سوم تعالی،ارواح عوام مومنان
صف ارواح با رتبه ی چهارم سقوطی،ارواح عاصیان و منافقان و کافران
و هر صف به مقام صف بالاتر نمی رسد.
و صف اول ارواح انبیا (ع) مقام بی واسطگی دارند.
در پذیرش بی واسطه ی انوار صفات حضرت الوهیت
و آن انوار را بی واسطه و مستقیم از حضرت حق دریافت می کنند.
که این استعداد دریافت مستقیم انوار صفات
در ذات انبیا(ع) در خلقت افاضه شده است.
و اگر همه ی عالم علوی و انسان ها و ملائک جمع گردند
نتوانند جذبه ی حضرت حق را بر بنده ای افاضه کنند.
خواست حضرت حق در جذبه ی حق موثر است.
که بنده را به قرب حضرت حق و مقام أو أدنی رساند.
و عنایت حق او را جذب به قرب نماید.
و یک نَفَس صف اول و ارواح انبیا(ع) کافی است
تا هر دو جهان جذب حق شوند.
صفوف دیگر ارواح چنین اجازه و افاضه و جذبه و نَفَس حقی ندارند.
ولی هر صف ارواح از مقام دانگی و خامی به مقام تعالی و رشد صف خود رسد.
اگر به تربیت دستور شریعت حق اهتمام ورزد.
تا نور بر نور بیفزاید و ارتقا و رتبه ی روحی یابد.
که اجرای هر دستور شریعت حق نوری بر معدن تن او بیفزاید.
و یک دانه ی گندم با رشد از خامی به هفتصد دانه بدل گردد.
پس روح انسان قابلیت و وسعت هزار برابر در تعالی دارد.
رب مهربان اهل سه صف اول ارواح را
یعنی صف اول ارواح انبیا و اولیا(ع)
و صف دوم ارواح خواص مومنان و صف سوم ارواح مومنان را
اهل اصطفاء و قبول قرار داد.
و اهل صف چهارم سقوط را یعنی ارواح کافر و منافق را
اهل شقاوت و غذای جهنم و هاویه قرار داد.
ای رب مهربان و رحیم بر ما رحم فرما در روز محشر
متشکرم یا غافر الخطایا
متشکرم یا دیّان
17ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
در عهد ألست ذوق نور افاضه ی حق را در معدن تن خاکی مان چشاندی.
و تن خاکی مان به دنبال تجربه ی مجدد رسیدن به آن نور مهر ابدی
با شوق و همت به طلب نور رحمتت به راه افتاد.
طلب ذوق و شوق از رسیدن افاضه ی
نور حق بر تن خاکی مان مدام بود.
زیرا که روحمان همچون روغنی که بر آب نمی ماند و قاطی آب نمی گردد.
در تن خاکی مان با خاک تنمان آغشته نمی گشت
و بهانه می گرفت و از دنیا فاصله می گرفت.
زیرا طینت مان را آغشته به نور لطفت کردی
که روحمان غیر از حضرت دوست
از همه ی تعلقات دنیا روی گردان بود.
و چون طفلی تجربه ی افاضه ی
نور مهر حضرت حق برایش کفایت داشت.
روحمان مانند روغن بود.
که با افاضه ی نور مهر و نور رحم و نور لطف
از جانب حضرت حق آتش محبت می گرفت.
و این سوختن محبت انگیز چه زیبا و شگفت انگیز بود.
چگونه سوختن محبت انگیز در معدن تن خاکی
زیبا و شگفت انگیز می شد؟
این سوختن محبت انگیز به حضرت حق
چه دوست داشتنی و بی نظیر و خوشایند و روح افزا بود.
چون طینت تن خاکی مان به افاضه ی نور حق
آغشته و متبرک گشته بود آتشی که محبت ابدی می افروخت.
وقتی دل و نفس سنگی را با آتش کبریت ذکر حق آمیختی و آتش زدی
شراره ی نور رحمت ابدی در تن خاکی روشن می ماند.
و وقتی نفس و دل در آتش محبت ابدی نور حق ذوب شد.
آن سوختن تن خاکی روشن گر و روشن افزا خواهد بود.
و چه روشنایی زیبا و تکرار نشدنی و وصف ناپذیری
از افاضه ی نور حق مهربان.
رب مهربان تن خاکی همه ی انسان ها را
با نور روح پر مهرت غسل دادی و متبرک ساختی
تا همیشه ما را مورد حمایت و عنایت و هدایت مهرت قرار دهی
متشکرم یا دیّان ابدی





