« متشكرم يا ذالمنته السابقه .وزود احسان بي منت | متشكرم يا ذالنعمه السابغه .ونعمت بخش بي حد وحساب » |
متشكرم يا ذالرحمه الواسعه .اي وسيع رحمت بي پايان ابدي
اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور
رب مهربان ذرات هستي سلام
رب مهربان حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق ذرات عالم بپذير
مثال منافق .مثل كسي است .
كه آتشي روشن كرده تا اطراف خود را روشن نمايد
ولي چون درك تاريك وكور دارد
جز تاريكي نبيند ودرك نكندوهمه چيز را تاريك بيند
وخداوند ايشان را در تاريكي دركي رها نموده
وقوت وروزي نوري رحمت ودرك حق از ايشان قطع گرديده است
وهيچ نقطه ي روشن در درك ايشان هرگز بوجود نمي آيد
تمثيلهايي در قرآن براي فهم معقولات به كار رفته تا مطلب آسانتر درك گردد
از جمله ي مثال هاي قرآن اشاره مي گردد
1. قرآن حق را نظير آب خالص ومشخص وروشن
وباطل را چون حباب روي آب سست وشكننده معرفي مي نمايد
2. حق را شجره ي طيبه وباطل را شجره ي خبيثه معرفي نمايد
3. اعمال كفار را چون خاكستر در برابر تند باد حقيقت مي داند
4. وانديشه واعمال كفار چون سراب وحقيقي نيست
وانديشه ي كفار هرگز رنگ حقيقت نپذيرد
وجنس اعمال وانديشه ي آنها از جنس سستي وخسران آور است
5. قرآن بت ها وقبله هاي كثير غير حق
را چون خانه ي عنكبوت سست بنيان وضعيف وشكننده معرفي نمايد
6. قرآن دانشمند بي عمل را كه در سطح نظر مانده
به الاغي كه بار كتاب حمل مي نمايد تشبيه نموده است
7. وقرآن غيبت را چو ن خوردن گوشت مرده ي برادر داند
2… آتش افروزي منافق به حكم حق خاموش گردد
ومنافق در تاريكي انديشه اش همواره گرفتار است
وامام رضا (ع) مي فرمايد :خداوند منافق را به حال خود رها ساخته
واز نور رحمت وبخشش حق دور گردانده است
3. انديشه ي منافق نار افزاست وآتش افروز ونار با توليد خاكستر ودود همراه است
4. نور اسلا م عالم گير وآتش انديشه ي منافق فقط خودش را مي سوزاند
5. كسي كه از نور حق محروم باشد .
در تاريك ي هاي متعدد وبي پايان باقي وگرفتار گردد
6. خداوند نقشه ها وتوطئه ها ومكرهاي منافق را ناكام وناتمام گذارد
7. عاقبت منافق
بقاء وزندگي چون خفاش در تاريكي انديشه وگرفتاري در درك تاريك خود است
8. منافق وحشت واضطراب دائم دارد ودائم سرگردان در تاريكي انديشي است
9. منافق با حق به مقابله بر مي خيزد وحق ستيز است
10. گاهي ايمان واقعي كم كم مبتلا به تاريكي نفاق گردد
وخداوند مي فرمايد :آنان نوري داشتند ولي به سوي آن نور بر نگشتند
وقبله ي نور حق همواره حاضر وناظر بود وآنها نديدند ودرك نكردند
11. خداوند منافقان وكفار را اينگونه معرفي فرموده است .
آنان از شنيدن حق كر واز گفتن حق گنگ ولال
واز ديدن حق كور ند پس به سوي حق باز نمي گردند
12.پيامبران از منظر قرآن دست وچشم حق گروي دارند
وابراهيم (ع) با دست حق رو بتهارا مي شكند
وبا چشم حق بين مسائل ونظر حق را درك مي نمايد
13. منافقان از منظر قرآن مانند ناقص الخلقه درك ناقص وناكامل در حواس دارند
ونظر وعمل نقص نگر منافق
در درك حواسشان ايجاد نقص كند ودرك ناصحيح حاصل گردد (لا يدرك )
وقرآن منافقان را لا يشعرون وما يشعرون ولا يعلمون ولا يبصرون ويعمهون
وصم وبكم وعمي ولا ير جعون معرفي نموده است
14. وعدم استفاده ي صحيح از نعمتها در قبله ي حق
باعث ايجاد نقص در درك نفس وحواس ودرك تاريك گردد
وخداوند مي فرمايد :آنان دل دارند ولي حق را نمي فهمند
وچشم دارند وحق را نمي بينند وگوش دارند وحق شنوي ندارند ونمي شنوند
ايشان از چها رپايان پست تر وگمراه تر ند وغافلند
وعقاب كسي كه خود را در دنيا به كوري وكري ولالي عمدي مي زند
واز پيروي حق گريزان وحق را به عمد كتمان نمايد وحمايت نكند
مورد حمايت حق قرار نمي گيرد وحق اورا به حال خود رها سازد
وبه كوري وكري ولالي در آخرت مبتلا گردد
15.و نفاق انسان را از در ك حقايق باز مي دارد
وبازي نقش كوري وكري ولالي عمدي
وحق ستيزي تبعات جبران ناپذير بر حيات آخرت دارد
16. كسي كه نعمتها وعطاهاي الهي را در راه حق به كار نبرد
ونخواهد كه استفاده به حق نمايد
وستيز با حق را انتخاب كرده تدبيروعاقبت ندارد
17. منافق چون كور مادر زاد فضاي روشن بيرون را نيز تاريك درك مي نمايد
وظلمات درك بيروني دارد وچشم نفس را از دست داده است (صم وبكم وعمي )
وشايد چشم ظاهر ببيند ولي چشم نفس نابينا دارد وتاريك بين وتاريك طلب است
18. ومنافق لجوج وتعصب نگر.
به همين دليل (لا ير جعون )وهرگز به حق باز نمي گردد
رب مهربان .به ما توفيق ادب آموزي از تسبيح گويي ذرات عنايت فرما
رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما
رب مهربان . آتش نفس شعله ور
دجال جهال وقارون هاي خون خوار را از جهان خاموش ونابود بگردان
متشكرم اي رحمت بخش دائم بي پايان
فرم در حال بارگذاری ...