« متشكرم يا ذالفضل والقضا ء | متشكرم ياذالمن والعطاء » |
متشكرم يا مانع
رب مهربانم سلام
دين مسيح انسان را ذاتاخطا كار مي داند
ولي دين اسلام حق جلاله .
انسان را فطر تا پاك مي داند
وانسان نا پاكي والودگي و خطا وپليدي را
از نفس درنده وشيطان آتش زن
از بيرون خود به درون معدن تن خاكي مي آورد
و روح پاك فطري خود را آلوده و بيمار مي نمايد
و اصولا ماده دنيا آلوده گي آوروبيماري زاست
انسان سطحي كه داراي حواس سطحي
و ديدن سطحي و شنيدن سطحي و گفتار سطحي است
وبراي تعميق حواس ودرك خود تلاش و سعي نكرده
چگونه انتظار درك وفهم عمقي و ظهور عقل در خود را دارد
بدليل انكه شناخت سطحي دارد وبه عمق هر مفهوم نرسيده
توهم پذير و حزب باد مي گرددوبدون منطق ودليل كافي
هر اطلاعاتي كه با حواس دريافت مي كند
به عنوان اصل سند در خود و نفسش به اشتباه
ذخيره مي كند ومي پذيرد وسطحي مي شود
واز رشد ظهور عقل خود جلو گيري مي نمايد
وتاعقل ظهور نيابد افاضه ي نور لطف حق در نفس نا ممكن باشد
زيرا دكمه عقل خاموش است وسطحي انديشي
مانع ارتقا و تعالي و حركت به سوي نزديك شدن
به حبيب و رب مهربان است
انسان انديشمند عميق و كنجكاو
كه پذيرش هر مفهوم را با ادله منطقي مي پذيرد
ايمان واعتقاد ودستورات شريعت حق مهربان را
هم بايد با منطق هضم و فهم نمايد
پذيرش منطقي تمام مفاهيم باعث
ظهور عقل وپذيرش نور حق مي گردد
وعناد روي گرداني از حق و حقيقت را محو نمايد
عقل كه در انسان عميق و دقيق ظهور مي نمايد
سبب مي گرددايمان و اعتقاد و درك حواس ظاهري فرد عميق گردد
و تعقل عميق وديدن وشنيدن وگفتار عميق گردد
كدام انسان كه از در ك عميق فايده نبرد و روي گردان باشد
وسطحي نگري ناشي از
جهل و تعصب و لجاجت وتحجر و عدم پذيرش حق مهربان
اگر با عمق انديشي و فضل حق مهربان بدون لجاجت .
حق را پذيرفتي عقل در تو ظهور يابد
كم كم دوست و حبيب حق مهربان گردي
حق مهربان را چون دوستي مهربان وفاداربپذير
وتو به حق مهربان نزديك تر گردي
و رب مهربان همواره كنار توست
واين تويي كه از رب فاصله گرفتي ودور شدي
عقل يك بازرس و ارزياب وترازو و ميزان سنج وجاذب اعتدال
و قاضي روح و اقتصادان بزرگ است
كه عقل همنشين حواس ظاهر عمق انديش است
وبا انديشه مي نشيند وهمراه مي گردد
عقل خوش انديش با ظهور خود سبب ظهور حواس باطني نيز مي گردد
وقتي انسان از انسان حسي
و انسان تخيلي و انسان توهمي دور شد و فاصله گرفت
وبا ظهور عقل به مرتبه ي انسان عقلي رسيد
آن وقت كه به اعتدال و ميانه روي مي رسد
وبا همراهي و سلطنت عقل
.نيازها و خواسته ها و تمايلاتش را با اعتدال برآورده مي سازد
كه دين رب مهربان دين بهار
وشكو فايي ساز و اعتدال و ميانه روي است
رب مهربان مارا در شناسايي
عميق نعمتهايي كه به ما دادي هدايت بفرما
متشكرم يا مانع حكيم مهربان
فرم در حال بارگذاری ...