« متشكرم يا من هو علي عباده رحيم اي كه عبادتت رحمت آور است | متشكرم يامن هو في سلطانه قديم وحاكم واحد » |
متشكرم يا من هو في جلاله عظيم
اللهم عجل لوليك الفرج النور والسرور
رب مهربان ذرات هستي سلام
رب مهربان .حضور همه ي انسانهارا در طواف وتسبيح وتذكر حق .ذرات عالم بپذير
ذرات هستي در تمام لحظات
در حركت حبي جوهري تسبيحي در طواف به گرد قبله ي حق هستند
وذرات هستي در تمام لحظات در تجلي حيات نو وتازه وتحول جديد قرار دارند
وتمام ساعات ولحظات با تسبيح حق ساعات تحول ونوشدن وعيد نفس است
وزمين وزمان هم مانند تمام ذرات
دراين طواف وتسبيح به گرد قبله ي حق شركت دارند
وشهود ان قيامت بر اعمال نفس انسان عبارتند از :رب مهربان
وفرشتگان كاتب اعمال وانبياءوامامان (ع)وقرآن وجوارح وعقل وزمين وزمان
ودر كليه ي ذرات. تضادهاي حياتي وقبض وبسط نفسي وجود دارد
وزمين وزمان هم .
چون ساير خلقت رب با عظمت داراي شعور وآگاهي ونظر هستند
زمين وزمان داراي شعور وآگاهي وعدالت هستند
كه شاهدان قيامت بر نفس انسان قرار گرفتند
زماني. كه انسان تسبيح گويد وزمان نفس خودرا با ياد رب اختصاص دهد
زمان متحول شدن ونوشدن درك بهاري در نفس وذهن است
تسبيح در زمان وزمين .يعني مكاني كه انسان درآن زمان مشغول به تسبيح است
وانسان با تسبيح حق .بر بسط وشعف مكاني وبسط وشعف زماني تاثير مي گذارد
يعني زمان ومكان كه مخلوق خدا هستند.
از تسبيح انسان وجد وشعف وضعي مي يابند
تسبيح حق .
هر حركت نفس انسان وذرات را.با تازه گي ونشاط وخوشي همراه سازد
انسان تسبيح گو در زمان تسبيح حق .
احساس خوشي وشادي بي پايان در نفس وذهن را تجربه مي نمايد
وحركت زمان ولحظات با تسبيح حق.
حركت زماني سريعتر وشادتر وروبه جواني وبسط بهاري دارد
وانسان كامل كه دائم الذكر حق است .متصل به زمان باطن نور علوي است
وزمان انبساط وشعف ابدي وسرعت زمان دفعي را تجربه مي نمايد
يعني ساعتها مشغول ذكر حق است
ولي آن چنان غرق در تسبيح حق است كه گذشت زمان را حس نمي نمايد
وانسان روي گردان از قبله حق .در گذر زماني پر رنج وقبض وكند
وطاقت فرسا وحزن آور غضب آور وكهولت آور قرار دارد
ولحظات زمان بدون ذكر حق
در غروب خاموشي وكندي وزمستان كهولت آور قرار دارد
وزمان ظاهر دنيا مادي .كند گذر وقبضي غضبي و زمستاني پير ساز نده است
وزمان باطن دنيا با تذكر حق .
سريع الگذر ودفعي ونشاطي بسطي وبا تحول بهاري وجواني همراه است
وهمه ي ذرات از جهت ونوع قبله ي انسان .كه قبله ي غير حق باشد يا حق
1.متاثر حزني قبضي غضبي زمستاني يا 2.متحول بسطي نشاطي بهاري مي گردند
انسان با انتخاب وهر حركت نفس خود بر ذرات عالم تاثير انعكاسي دائم مي گذارد
اگرنفس انسان رو به قبله ي حق باشد
زمين وزمان هم منبسط وپر نعمت وشعف يابند
واگر نفس انسان رو به قبله ي آتش افزايي شيطان دارد
زمين وزمان دچار قبض غضبي وفيزيكي وشيميايي گردند
واين قبض غضبي زمين وزمان .از نفس انسان را
در قالب قحطي وزلزله وآتش فشان وطوفان وبلاياي طبيعي نمايان سازند
لذا در سلطنت حق .
همه ي ذرات شعور تشكر ونعمت افزايي وتلافي خشمي نابود سازي قبضي دارند
رب مهربان .
به ما انسانها توفيق ادب آموزي وتسبيح گويي از ذرات عالم .عنايت فرما
رب مهربان .در ظهور آقاي نور وصلح واصلاح حضرت قائم (عج) تعجيل بفرما
رب مهربان .آتش نفس شعله ور .
دجال جهال خون خوار ومجنون را از جهان خاموش ونابود بگردان
متشكرم اي رب با جلال وبا عظمت مهربان
فرم در حال بارگذاری ...