« متشکرم یا کاشف البلایا | متشکرم یا من لا یعتدی علی اهل مملکته » |
متشکرم یا غافر الخطایا
رب مهربانم سلام
وقتی روحم را در قالب جسم اسفلی ساکن ساختی
وظیفه ام این شد که روحم را خالص نگه دارم
و نگذارم گرد و غبار نفس رنگارنگ و دود شیطان آتش زا بر آن نشیند
بار ها و ساعت ها سعی کردم تا روحم
در جسمم و کدورت ها و آفت ها ی آن نیامیزد و آغشته نگردد
و چه کار سخت و طاقت فرسایی بر عهده ام بود تازه فهمیدم
روح اعلی علیین را در قالب اسفل السافلین ساکن کردی
گوهری بودم تابناک از عالم اعلی
و ربم آن را در قالب گلی و سنگی و کدر پنهان کردی
و وظیفه ام این شد که این خاک ها و کدورت ها
و غبارهای نفس و شیطان را کنار زنم
و سعی کنم در عمر باقی مانده به دُّر وجودم دست یابم
تا لایق عالم علوی گردم
و اگر دُّر وجودم را نیابم
باقی و ساکن عالم سفلی گردم
دُّر وجودم مروارید عقل و اندیشه ی معرفت بود
که با یاد ربم ظهور و حضور می یافت و دیده می شد و رشد می کرد
همه ی ملائک گفتند ای رب از این خاک اسفل سودی نباشد
و ربم فرمودید شما چه می دانید
این مشت خاک اسفل چه اعجوبه ی شگفت انگیزی شود.
ای رب مهربان در حالت اسفلی بنده نیز، تو او را دوست داری
و روی او حساب می کنی
یاری مان فرما که آن گونه که دوست داری ما عمل نماییم
متشکرم یا غافر الخطایا
فرم در حال بارگذاری ...