« متشکرم یا دافع البلیات | متشکرم یا سبحان » |
متشکرم یا مجیب الدعوات
سلام رب مهربانم
فرمودید که هوی و نفسم را با افسار شریعت ببندم و رام کنم
تا وحشی نگردد و رم نکند
سعی کردم همه ی دستورات شریعت را اجرا نمایم
ولی شیطان رجیم هر روز افسار نفسم را باز می کرد
تا نفسم و میلم را به سرکشی کشاند
حالا باید هم نفسم و میلم را افسار می کردم
و هم شیطان لعین را افسار می کردم
در قلبم سؤال کردم ای رب مهربان
چرا هوی و نفس و غضب و شیطان را آفریدی
که دشمن من است
و در کار استخراج تنم مانع انداز و سنگ انداز است
و شیطان رجیم آتشین، دود غلیظ در معدن تنم می پراکند
تا من نه خود را ببینم و نه موانع اطرافم را
و فقط شیطان ملعون دودزا و آتش زا را ببینم
ربم فرمودید که هر شر و آتش و دودی که از شیطان ساطع شد
فورا با ذکر خدا و یاری او
بر اسب های هوی و غضب و نفس و شیطان سوار شوم
و بر روی آن ها بنشینم و سوار شوم تا بر آن ها تسلط یابم
و اجازه ی رشد درنده خویی به آن ها ندهم
خدایا چگونه چهار اسب رم کرده ی:
نفس و میل و غضب و شیطان را افسار کنم
مگر من ناتوان چنین قدرتی دارم؟
که هوی را تبدیل به عشق و محبت
وغضب را تبدیل به غیرت و همت کنم
و آتش و دود شیطان را خاموش نمایم
فرمودید که در افسار کردن نفس شرور و هار و درنده
درمان به اضداد کنم
یعنی میل، ضد محبت است
و با ایجاد و پرورش محبت،درنده خویی میل را رام کنم
و غضب ضد غیرت و همت است
و با ایجاد و پرورش غیرت و همت، درنده خویی غضب را به افسار کشم
و فرمودید شیطان درنده ی آتش زا و دود زا را
با ذکر نام خدا شیطان را افسار و رام کنم
پس این شر ها که من می بینم در معدن تنم
قابل تبدیل شدن به خیر و رام شدن با کیمیای دستورات شریعت است
و همه ی شرور ذاتا خیر است
و در ظاهر من آن را شرور بینم و شرور دانم
و من قانع شدم و چنین یافتم که هر آن چه را که من شر دانم شر نیست
بلکه ندانستن من دلیل بر ضعف
و عدم رشدمعلومات اندک من و دیده ی شر بین من است
و ربم، حکیم و علیم و مبین است
و ربم فرمودید هرگاه که انسان
در معدن تاریک تن نوری دید
ونور چراغ های محبت و عشق و غیرت و همت روشن گشت
بداند که به زودی به گنج آیینه ی معرفت،
که همان آیینه ی جام جهان بین معرفت است دست می یابد
و اگر به آیینه ی جام جهان بین معرفت دست یافت
یعنی به جام قرب دست یافته است
و راه استخراج معدن تن پایان و خاتمه یافته است
و به گنج درون دست یافته است
و آزمایش خدای مهربان به پایان رسیده
و دو جام ، قرب و معرفت ثمره ی اکتشاف معدن تن است
و حاصل سفر به اسفل سافلین انسان است
رب مهربانم، داستان زندگی ام پایان خوشی دارد
اگر ربم بر من رحم فرماید و مرا همراهی کند
تا اختاپوس هوی و غضب و نفس و شیطان
مرا به اسارت و نا کجا آباد و گمراهی و حیرانی نبرد
و بر ضخامت معدن تنم نیفزاید
و مرا در این حفر و استخراج تن خاکی
که بسیار طاقت فرسا و بی پایان و هولناک است یاری فرمایید
متشکرم ای مجیب الدعوات
فرم در حال بارگذاری ...