موضوع: "تشکر"
متشكرم يا مالك كل مملوك
12ام مهر, 1402رب مهربانم سلام
حيات در كل موجودات وجود دارد
ولي حيات انسان يك حيات ويژه است
زيرا مرگ انسان هم آغاز حيات متعالي تر يا آغاز حيات نزولي وسقوطي تر
حيات انسان زندگي همراه با سنجيدن
وبا ارزش گزاري مدام عقلي نوري
ياارزش گزاري نفس درنده در طمع منافع مادي وهمي ناري همراه است
انسان روابط متعددمادي ومعنوي
با نفس اش وعقلش ومحيط ومخلوقات وخالقش با عالم درون وعالم بيرون دارد
در اين روابط برعالم نفس وعقلش وعالم هستي اثر مي گذارد
انسان به دنبال معني كردن كل ذرات عالم ومخلوقات
وفرق انسان با همه ي مخلوقات اين است كه
هم در كسب نفس مادي سركش ونزولي وسقوطي
وهم در كسب آگاهي عقلي نوري صعودي
طمع وعطش وسيري نا پذيري دارد
حال عطش معنا ونور باطمع مادي سركش نار
در دو وجه حركتي متضاد 1. حركت تعالي عقلي نوري صعودي
و2. حركت توهمي كفري نزولي سقوطي قرار دارد
هر كسي معناووجه وجهت حركت زندگي اش
بسته به اينكه نور عقل يا دود توهم در او ظهور يافته باشد متفاوت است
واين تفاوت در كسب ميزان ونوع ادراكات .فرد عقلي وفردكفري وهمي است
وفردي كه در جهت ووجه نور عقل در حركت است
با فردي كه در جهت ووجه دود
و دام كفري وهمي مادي ونفسي در حركت تضاد دارد
پس معنا وجهت حركت هر فرد از زندگي اش مي تواند
در تعريف وتعبيرش از موت ومرگ تاثير گذارد
يكي زند ه است كه فقط زنده بماند وغرائز را تامين نمايد
باوسعت فكري مقبوض ومحدود
وديگري زنده گي مي نمايد كه هر روز به كشف آگاهي نوري تازه دست يابد
با وسعت فكري وسيع وگسترده
ورويش آگاهي يعني كسب جاودانگي ومعني يافتن حيات مادي ومعنوي
وظهور وطلوع آگاهي در عقل به نفس وحيات معني وجان نوري مي بخشد
آگاهي عقل با جان انسان .اتحاد ماده با معناست اتحاد عاقل با معقول است
واتحاد ورويش آگاهي نوري در عقل .همان اتصال به حيات ابدي وجاودانگي علوي است
وعقل وآگاهي هر چه به مبدا ءمتعالي ابدي نزديكترگردد
وسيع تر وگسترده ترو مقرب تر مي گردد
وعقل نوري .تا ابد به دنبال كشف همه ي ذرات ازل وابد است
وآگاهيش نوري و جاودانه است
ونفس درنده غرائزي .تا ابد در طمع وزياده خواهي
باتلاق مادي غرق سرگردان است
وفرشته يك حد يقف تعريف شده دارد وحدش ثابت وغير قابل ارتقاء وتعدي است
وانسا ن يكي از اين سه مرگ را انتخاب مي نمايد
1. مرگ ارادي واختياري .با تر ك زياده خواهي اميال نفس در دنيا باكمك عقل ميانه رو
2. مرگ طبيعي .كه با سستي ونقص وكاستي وركود وكهولت تن خاكي رخ مي دهد
3.شهادت .مرگ در راه منافع انسانها ومخلوقات ورضايت حق تعالي
واگر انسان با اختيار واراده در وازه ي تعلقات سيري نا پذير
وقيدهاي نفس سركش را ببندد
رب مهربان دروازه ي ابدي نور لطف وعنايتش را بر انسان مي گشايد
پس انتخاب حيات ابدي متعالي عقلي نوري صعودي
وحيات ابدي كفري وهمي سقوطي
را انسان خود با اختيار وآزادي انتخاب مي نمايد
رب مهربان مارا در انتخاب آگاهانه با ظهور عقل هدايت وياري بفرما
متشكرم يا مالك كل مملوك مهربان
متشكرم يا رازق كل مرزوق
11ام مهر, 1402رب مهربانم سلام
مرگ تولد ورويش وآغاز حيات ابدي است
ومرگ واسط گذر وحركت وتحول نفس وعقل است
تحول ورويش مرگ
وسط راه وجاده عدم تا ابد قرار دارد
وانسان قلب توجه مر كز هستي است
انسان قلب معنوي عالم است
ونبود انسان يعني نيستي عالم هستي
وجزر ومد وصفا ومروه ذرات عالم در طواف حضرت حق
وهمه ي رويش وزايش هاي عالم
در جهت مدد به ظهور عقل وآگاهي درا نسان مي باشد
وجزر ومد وصفا ومروه انديشه در ذهن
براي خلق وخلقت آگاهي متعال وآگاهي تعالي دهنده عالم در عقل مي باشد
عقل نوري .باهر نگاه به درون نفس وبيرون خود
دچار زايش ورويش آگاهي مي گردد
ودر تمام لحظات مشغول خلق وخلقت آگاهي با عنايت حضرت حق است
موت آغاز تولد وتحول ورويشي نو وگسترده ابدي
در عقل ونفس مي باشد
حركت تحولي رويشي وتولدي نفس وعقل از عدم به خاك واز خاك به علوي ابدي
حركت بسوي گستردگي وتعالي ابدي است
حركت قوت زا واستحكام آور بر نفس وعقل است
وعقل ونفس هر چه به ابد نزديكتر مي گردند
نفس وعقل قوي تر ووسيع تر وگسترده تر وكامل تر وسودمندتر مي گردند
انسان د ر حيات خاكي در جامي خاكي به خاك نشسته است
ودر سفر موت از محدوديت وبندهاي عنصر خاكي آزاد ورها مي گردد
گويي حضرت موت مي آيد تا بندهاي خاكي اورا بگشايد
واز زندان خاكي تنگ انسان را برهاند وبه گشايش ابد برساند
حضرت موت مي آيد تا انسان را به حيات نوري يا حيات ناري ابدي برساند
ونفس ناطقه يا عقل نوري
صفتش پذيرش حق وحقيقت وحقايق جديد ونو وتازه است
كه از نور حق مهربان بر عقل افاضه مي گردد
وعقل در پذيرش ورويش جديد .هر آگاهي حق رو مي كوشد
و عقل هدف غايي و حقي وعالي را دنبال مي نمايد
هدف يك گندم غايي وعالي است
وآن رساندن قوت به تن انسان براي شكوفايي آگاهي حقه در عقل مي باشد
وقتي عقل به تعالي برسد همه ي عالم
وهستي را مانند خود به تعالي مي رساند
وهمه ي عالم در تالار هستي در خدمت به رويش رساندن عقل .
از اگاهي حق رو هستند
ورب مهربان زايش آگاهي ورويش علم صالح را در انسان
بسيار ارزشمند وقابل تقدير مي داند
رب مهربان با طلوع هر روز مارا مشمول در يافت
قوت وروزي آگاهي صالح وصادق بگردان
متشكرم يا رازق كل مرزوق مهربان
متشكرم يا راحم كل مرحوم
10ام مهر, 1402رب مهربانم سلام
نعمت عقل را كه با اجراي دستورا ت شريعت حق
ظهور مي يابد بر انسان عطا فرمودي
وعقل نوري .در برابر حضور حق مهربان تواضع وعجز دارد
وعظمت وجلال حضرت حق را در ك مي نمايد
واز جلال وعظمت حق تعالي ترس وخوف دارد
وعقل نوري .بسيار متواضع وبا حيا ومودب است
واز حدود شريعت دين تعدي نمي نمايد
عقل .عادل واعتدال را رعايت مي نمايد
عقل نوري مستعد .در باتلاق وشيطان بازار دنيا
رشد وارتقاء مي يابد وبه تعالي مي رسد
وموانع ودامگاه هاي پنهان دنيا ونفس رنگارنگ
وشيطان آتش زن را كشف وخنثي مي نمايد
واز حريم شناخت وآگاهي خود ونفس محافظت مي نمايد
عقل در دنياي تاريك اسفل نور حق را مي يابد
واز اتصالش با حضرت حق مراقبت ومحافظت مي نمايد
وعقل تحولات زيادي را كسب مي نمايد
عقل متواضع در اين غفلت بازار دنيا مراتبي را از تعالي بدست مي آورد
كه مراتبي كه عقل با تذكر حق مهربان بدست مي آورد عبارتند از :
1. كسب مرتبه ي حبي 2. كسب مرتبه ي ذوقي 3. كسب مرتبه ي شوقي
4. كسب مرتبه ي وجدي 5.كسب مرتبه ي تحير
6. كسب مرتبه ي تقرب مي باشد
وعقل خود را در تنگناهاي دنيا ارتقاء مي دهد
عقل نوري .نور خودش را حفظ وتعالي ووسعت مي دهد
ودر تلاش دائم براي كسب مقامات تعالي است
پس با اجرا ي دستورات شريعت حق مهربان به ظهور عقل كمك نماييم
عقل نوري .باهمراهي نفس سه تحول ايجاد مي نمايد
1. تحول يافتن عقل بعد عدم 2. تحول يافتن عقل در عالم خاكي
3و تحول يافتن عقل در عالم علوي ابدي
عقل نوري هم در خود ونفس
وهم در دنياي خاكي وهم در عالم علوي ابدي تحول وتعالي مي آفريند
عقل نوري .دائم در تكاپوي ايجاد تحول وتعالي در گستره ي
حضور خود ومحيط درون وبيرون نفس مي كوشد
عقل نوري به تبع خود نفس را هم ارتقاء مي بخشد
زوجيت (عقل ونفس ) يك زوجيت اتحادي واعتدالي وجد آفرين است
ودر سير زوجيت تضادي تكويني آغازي (بهار وزمستان)
ذرات در جزر ومد وصفا ومروه به گرد تعالي حق مي گردند
تا با عنايت حق مهربان تعالي وتازه گي بسازند
ونفس وعقل را به تعالي قرب حق تعالي برسانند
وبهار آغاز شكوفايي حيات ذرات وزمستان آغاز تولد خواب حيات اور است
وهردو زوج متضاد (بهار وزمستان )آغاز ند وسر آغاز تعالي و رويش ابدي
وحيات مادي باعث رويش حيات معنوي
وحيات معنوي باعث رويش حيات علوي ابدي مي گردد
1.عقل ابتدا نفس خودرا با تربيت ارتقاء مي دهد
2.وعقل سپس به شناخت حضرت حق نائل مي گردد
3.وعقل در اخر عالم هستي را ارتقاء مي دهد
پس ظهور عقل چه ظهور وحضور مباركي است
وبراي رب مهربان بسيار ارزشمند است كه انسان
در اعماق تاريكيها ي دنيا .الماس عقل وآگاهي را مي يابد
واز آن محافظت مي نمايد
ونور عقل را با اجراي دستورات شريعت حق روشن نگاه مي دارد
وظهور عقل .دسترنج انسان مسئول وامانت دار است
رب مهربان مارا در شكوفايي وظهور عقل ياري وهدايت بفرما
متشكرم يا راحم كل مرحوم مهربان
متشكرم يا صانع كل مصنوع
9ام مهر, 1402رب مهربانم سلام
در زوجيت تضادي تكويني (مرگ وحيات)وزوجيت تضادي تكويني (زمستان وبهار )
در تلاطم دائم وجزر ومد وفعل وانفعال وصفا ومروه وتقلاي مدام طبيعت
حركت به سوي تعالي وتكامل وتبديل وتقرب تحول .مشهود وعيان است
وطبيعت با هدايت تكويني رب مهربان
به سوي رشد ونوشدن وارتقاءوتحول حركت وسير دارد
انسان در خود زوجيت تضادي تكويني (سخن وسكوت )دارد
ومانند زوجيت تضادي تكويني (حيات ومرگ ) مي باشد
كه سخن مانند حيات زنده است وسكوت مانند مرگ خاموش است
واين زوجيت تضادي تكويني وتقابل ها
باهم آميختگي وپيوستگي وتنيدگي وهمراهي واتصال
ومعيت ناگسستني به خواست رب مهربان دارند
همه ي اين حركتهاي عالم وتلاطم ها ي مخلوقات
در جهت نزديك تر شدن انسان
به شناخت پتانسيلها وكشف حدود ووسعت وگستردگي وجود خود
وتقرب وشناخت حق مطلق مي باشد
همه ي خلقت در تلاشند تا انسان قوتش را به غفلت نخورد
وبا اگاهي قوت عقلش را بدست آورد
وهر روز كه مي گذرد بند ه بايد لااقل يك قدم
به شناخت وحب وتسليم حق تعالي نزديك تر گردد
وهمانگونه كه طبيعت در جهت حركت خود تسليم محض حق مهربان است
انسان هم بايد تابع تكامل وحركت وارتقاءحقيقي
در تمام وجوه خود باشد
ومتعالي ترين هدف وغايت براي انسان تسليم وجلب رضايت حق تعالي است
وگرنه زندگي بدون جهت وهدف چه غرض وفايده وسرانجامي خواهد داشت ؟
وجز حيراني وسرگرداني ونااميدي وياس وتوقف وظلمت حاصلي ندارد
وانتخاب غايت وهدف متعالي
باعث ايجاد شكوفايي وسرور وشوق وذوق مدام در انسان مي گردد
وزوج متضاد (سخن وسكوت )دو ماهيت متضاد دارند
كه باهم تعامل وپيوستگي دارند
ومحدوده انسان را .وسعت سخن وسكوت تعيين مي نمايد
ملكوت باطن انسان همان سر زمين سكوت آگاهانه است
وملك ظاهر انسان سرزمين بي انتهاي سخن وزبان آگاهانه است
واز نشانه ي ظهور عقل ان باشد كه
به موقع وبه جا سخن گويد وبه موقع سكوت نمايد
وذهن :باطن سخن وزبان است .وزبان :ظاهر وبيرون ذهن مي باشد
وسخن وزبان شمشير دولبه است
زبان وسخن فريبنده وفريب سخن .گمراه كننده وهلاك كننده خود وديگران است
وپايه ي سخن فريبنده .توهم يعني
فكر بدون پايه ي منطقي وحقيقي وواقعي مي باشد
وزبان وسخن هدايت كننده .تعالي آور وتقرب آور واز مظاهر ظهور عقل است
رب مهربان مارا در تعالي فكر ونفس وزبان حمايت وياري بفرما
متشكرم يا صانع كل مصنوع مهربان
متشكرم يا خالق كل مخلوق
9ام مهر, 1402رب مهربانم سلام
عقل فقط با پيروي از دستورات شريعت حق مهربان ظهور مي يابد
ودر انسان كافر وروي گردان از دستورات شريعت حق
فقط توهم يعني .فكر سست همه جا رووشيطان گردان و غير واقعي بوجود آيد
ونعمت ظهور عقل .انسان را به تعامل وتكامل وتقرب حق رساند
عقل ذاتا عاشق پذيرش حق وحقيقت وحقايق حقه مي باشد
واز قيدها وتعلقات ودام هاي مادي وبندهاي توهمي غير واقعي وغير حق گريزان است
عقل چون امپراتوري عادل .
گردن تمام طغيانها وتعديها وعصيانها ونسيانها را از ريشه قطع مي نمايد
عقل فقط چهارچوب وبند دين حق را مي پذيرد
وتسليم ومدافع حق مهربان ودين حق است
پس اگر تسليم دستورات شريعت حق بوديم
بايد اميدوار باشيم كه عقل در ما ظهور وبروز يافته است
عقل آزاد حق رو .وآزاد حق روش وآزاد حق گو وازاد حق گرداست
تنها دوست وحبيب عقل . حضرت حق وحقيقت است
وعقل تابع مطلق وغلام حق وغلام رضايت حق است
وعقل غلام عدالت حق .وغلام وتسليم حكم حضرت حق است
عقل به بند. اجراي دستورات حضرت حق مي آويزد وپناه مي برد
وعقل نوري .نور پسند وعالي پسند عالي نشين وعالي گرد است
عقل كه از عالم نور علوي است
.در اسمان بيكران نور علوي سير وسياحت مي كند
وعقل نوري .در بيكران علوي .تعالي وتقرب شكار مي كند
تقابلها وتضادها در دنيا باهم زوجيت دارند
ودراين دنيا تضادها باهم زوج جدا ناشدني هستند
تضادها به حكم رب مهربان باهم ازدواج كردند
تا تحول ها وتكامل ها وتعا لي ها وتقرب ها رويش وزايش كنند
زوج متضاد (زمستان وبهار )با هم ازدواج كردند
تا از خواب وخاموشي ومرگ زمستان طبيعت .
بهار وشكوفايي ورويش وتعالي طبيعت ظهور نمايد
زوج متضاد(مرگ وحيات ) باهم ازدواج نمودند
تااز عدم ونيستي مرگ ونبودن سفلي
به تعالي حيات وتقرب علوي سفروسياحت نمايي
محصول تضادها ي آفريده حق مهربان نويد آفرين هستند
حاصل زوجيت متضاد( روز وشب ) طلوع صبح صادق سرور آفرين است
وزوجيت تضادهاي (ظاهر وباطن )نفس وزوجيت (سخن وسكوت)
وزوجيت (قرب وبعد )نفس ووزوجيت (خير وشر ) امور عالم
وهمه ي اين زوجيتهاي تضادي تكويني حق متعال
مبناي تعالي ورشد وارتقا در امور عالم است
وزوجيتهاي تضادي ماهيت تكامل وتعالي وتحول آفرين دارد
وتحول وتعالي طبيعت عالم وتحول وتعالي طبيعت نفس وعقل انسان
از گذر وعبور از گذر گاه وجاده ي زوجيتهاي تضادي دنيا ممكن وامكان پذير مي گردد
وگذر از گذر گاه زوجيتهاي تضادي دستور شريعت حق ورساننده به حضرت حق است
وانسان با كمك وهمراهي وحمايت عقل نوري
دائم در جزر ومد وصفا ومروه از ظاهر به باطن شناخت نفس خويش سفر وسير مي نمايد
تا نهايتا به در جه اي از تكامل وتعالي وتقرب معرفتي وشناختي خود وحضرت حق دست يابد
وانسان مسئول شناخت خود وشناخت حضرت حق وشناخت هستي مي باشد
وبايد از شناخت تضادها وتقيدها وقيدها وبندهاي مادي وسفلي
به شناخت حقيقت مطلق حضرت حق برسد
وقتي شناخت حقيقت در عقل طلوع كرد
عقل مسئولانه بدنبال شناخت خالق مهربان به تلاش حركت وتكاپو مي پردازد
واين اولين قدم وسفر عقل از شناخت ظاهر نفس خود
به باطن عقل خود وتا اعماق شناخت حق متعال است
رب مهربان ما را در پرورش عقل وارتقاي ان ياري بفرما
متشكرم يا خالق كل مخلوق مهربان