موضوع: "تشکر"
متشكرم يا ذا الحمد و الثنا
31ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
رب مهربان علم را مركب شناخت و نزديكي به قرب حق قرار دادي
كه عليم و أعلم صفت حق مهربان است.
رب مهربان همه ي انسان ها در شاخه اي از علم
به جستجو و رسيدن به شناخت حق مهربان مي پردازند.
وبه مراتب علمي بالا در تمام رشته ها مي رسند.
ولي چون عنايت حضرت حق به آنها تعلق نمي گيرد.
از آن جهت كه از دستورات دين روي گردان هستند.
علمي ظاهري و نظري و مادي در آنها شكل مي گيرد.
و با اجراي دستورات شريعت اين علم عملي و باطني
مركبي در جهت رسيدن به قرب حق مي گردد.
و با عنايت حضرت حق به علمي عقلي مجهز مي گردد
و مفيد فايده مي گردد.
پس علم عقلي و باطني كه در انسان
خوف و خشيت بيفزايد مي تواند علم قربي هم باشد.
ولي علم ظاهري و مادي منشأ توليد غرور و غضب و تكبر است.
خداي مهربان پس روي گرداني از دين علم ظاهري سازد
و اجراي دستورات شريعت حق باعث ظهور عقل و علم باطني است.
و تا چه اندازه گستره علم ظاهري مادي و علم باطني عقلي با هم متفاوت است.
و علم ظاهري تو را به تعالي مادي و علم عقلي باطني
تو را به تعالي قرب حق رساند.
و هر علمي كه در انسان ظهور يابد
چراغي از چهل چراغ اسلام را روشن نمايد.
كسب ايمان يك علم است.
و درك اسلام علم ديگري است.
و ظهور خلق نيكو علم ديگري
و رسيدن به يقين علم بالاتري است.
و علم عيني به واسطه ي حواس ظاهري علمي ديگر است.
و اخلاص و زهد و رحم و ورع و درك ومعرفت نفس و معرفت صفات
معرفت آفات نفس ،معرفت تزكيه و تصفيه و تربيت
هر كدام علمي نو در باطن ايجاد نمايد.
كه در روح انسان با اجراي دستور شريعت ظاهر گردد.
و دستورات شريعت نور زا و نور افزا است.
در علم اسلام و اجراي دستورات شريعت حق بايد از مرتبه ي نظر
به اجراي دستورات و عمل برسد تا در انسان افاضه ي نور حق ظاهر گردد.
پس رسيدن از علم ظاهري و مادي
به علم باطني و عقلي و معنوي بسيار اهميت دارد.
و هر نظر و عمل در جهت رضايت رب مهربان
درجتي و قربتي و رفعتي براي انسان ذخيره سازد
اي رب مهربان ما را در تبديل علم ظاهري
به علم باطني و ظهور عقل هدايت فرما
متشكرم يا ذا الحمد و الثنا
متشكرم يا مطلق الاساري
31ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
انسان را سلطان و خليفه ي معدن تن خاكي اش قرار دادي
و اگر دستورات شريعت حق را اجرا كند.
عقل را در انسان به ظهور مي رساني
وكسي كه از اجراي دستورات شريعت حق روي گردان باشد.
در تاريكي توهمش سرگردان سازي
اگر عقل با عنايت حق در انسان ظهور كند.
براي انسان چون وزيري دلسوز و چون ذره بين و قطب نمايي
معايب و رسوبات و رذايل نفس را با دلسوزي نمايان و بر طرف نمايد.
براي آن كه عقل به ظهور رسد و وزير گردد
و در وزارت سلطنت انسان باقي بماند.
1. انسان بايد با خداي خود صادق و رو راست باشد.
و به عجز و نياز خود اذعان و اعتراف نمايد.
2.انسان بايد قانع و شاكر باشد.
بر آن چه حضرت رب براي او در نظر گرفته است.
3.انسان بايد با انجام دستورات شريعت حق هر روز با حضرت حق
بيعت عهد و وفا و بندگي ببندد.
و عجز و عبدي خود را فراموش نكند.
4. انسان بايد در تمام لحظات صابر و شكيبا باشد
در تحمل وقايع روزانه زندگي و بر رفع موانع و سختي ها
با بستن كمر همت و تحمل هر روز
از روح خود رسوب زدايي و آفت زدايي كند.
5. انسان بايد با اجراي دستورات شريعت حق
در سه وعده ي نماز واجبات ،غذا و قوت روح و نفس خود را تأمين نمايد
تا نزديكي و قربش به حضرت حق براي تأمين فراخي روح تأمين گردد.
پس از وسائل دنيا به اندازه ي سفر ضروري آخرت بهره برد.
و زندگي در دنيا همچون زيارت حج پر از آداب و مناسك است.
و انسان نبايد از انجام مناسك ديني دنيا غفلت ورزد.
اي رب مهربان ما را در انجام مناسك ديني دنيا ياري فرما
متشكرم يا مطلق الاساري
متشکرم یا باعث البرایا
29ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
اگر خواهان آن هستیم که عقل در ما ظهور نماید
رعایت و اجرای دستورات شریعت حق را
باید لازم الاجرا و واجب الاجرا بدانیم.
و بی توجهی و روی گردانی از دستورات شریعت حق
مانع از ظهور عقل است.
و انسان که سلطان تربیت معدن تن و نفس است.
اگر وزیر عقل را نداشته باشد
چگونه تواند بدون رویش و ظهور عقل سلطان نفس خود گردد.
که اگر با لطف و عنایت خدا و اجرای دستورات شریعت حق
عقل در انسان ظهور کرد و هم نشین انسان شد.
سلطان روح وزیرعقل را چون دوستی محترم شمارد و با او مشورت نماید.
باید انسان که سلطان نفس خویش است
در صورت ظهور عقل با عقل خویش راست رو و وفادار باشد.
و با محو و تکذیب امر های سوء نفس أماره
در جهت رشد و تقویت و ارتقای عقل خود بکوشد.
و با اجرای دستورات شریعت حق بر تکامل عقلی خویش بیفزاید.
و نقش مؤثر و ضروری اجرای دستورات شریعت دین را جدی بگیرد.
و با عقل نو رسته ی خود، که چون طفلی
آسیب پذیر و شکننده و قابل زائل شدن می باشد.
با بردباری و مدارا و رحم برخورد نماید.
و آن چه باعث رشد و زیادتی ظهور عقل است.
خوراک و قوت ذکر و یاد خدا است.
که ظهور و رشد و تکامل و ارتقای عقل را تضمین نماید.
پس انجام دستورات شریعت حق از آن جهت واجب است که
غذای رشد و ظهور عقل است.
پس روح سلطان تن و عقل وزیر است.
که با اجرای دستورات شریعت حق ظهور و ارتقا یابد.
پس هر حرکت و سعی و تلاش امانتداری و دیانت و محبت
و تحمل و صبر و سکوت و امر به معروف و نهی از منکر
و تواضع و رنج و عدل و مشقت که انسان بر نفس خود
و بر دیگران تحمل و اعمال نماید.
رب مهربان از بهر آن صبر و تلاش ،قربت و رأفت
و درجتی برای انسان در نظر گیرد.
و رب مهربان بابت هر ذکر و یادی و سخنی با حق جلاله و مهربان
ثواب و درجتی برای او در نظر گیرد.
رب مهربان این همه مهر سرشار خالق رحیم
در ظرف کوچک انسان نگنجد.
رب مهربان گنجایش و وسعت قلبمان را
در دریافت محبت سرشارت افزون بفرما
و لیاقت سپاسگزاری از نعمت های بی انتهایت را
بر ما عنایت بفرما
متشکرم یا باعث البرایا
متشکرم یا سامع الشکایا
29ام شهریور, 1402رب مهربانم سلام
انسان که سلطان تربیت معدن تن و نفس خویش است.
باید که بر حیله و مکر نفس سرکش هشیار باشد.
و فریب آرایش و غمزه و بدعت ها و بهانه های نفس درنده
و شیطان دود آلود را نخورد
و انسان که سلطان معدن تن خویش است.
باید که ظاهر و باطن حواس را به سوی قبله ی حق تنظیم کند.
و در همه ی احوال در جهت قبله ی سلطان حق رب مطلق حرکت نماید.
تا هر نظر و عملی که بر اعضا و نفس و قلب به اجرا گذارد.
برای او موجب قربت و رفعت و رضایت حق گردد.
و همواره برای ارحم راحمین مطلق حق عبد و عابد باشد.
و همواره به درگاه رب ابراز عجز و بیچارگی و نیاز نماید.
و خود را در پیشگاه حق حقیر و ذلیل داند.
تا به مرض تکبر و طغیان مبتلا نگردد.
و بداند که او فقط سلطان بر تربیت نفس خویش است ولا غیر
و اگر خواهد که حالت عجز و نیاز به رب مهربان در او تقویت گردد.
به اصل خلقت خود که از عدم و بی وجودی موجود گشته
و سپس از خاک ذلت به واسطه ی مرگ سفر کند بنگرد.
و اول قطره ای آب بود که در آخر خاک خوار دنیا او را ببلعد.
و انسان که سلطان تربیت معدن تن است.
باید که بر خود حاکم عادل باشد.
تا همه ی جهان را به صلح و دوستی آورد.
و اگر انسان که سلطان معدن تن است.
سلطانی ظالم ودرنده و چون فرعون گردد.
تمام جهان را به فساد و طغیان کشاند.
اگر انسان سلطان عادل معدن تن خویش شد.
و عقل را وزیر کرد و نظر وزیر شایسته ی عقل را محترم شمارد.
و بر نفس خود سهل گیر و سست گیر نباشد.
تا فساد و درنده گی در نفس ظاهر نشود.
و انسان که سلطان تربیت معدن تن خویش است.
باید که اعتدال نگه دارد.
و آنچنان با نفس خود مهربان نباشد
که نفس درنده گردد و حساب نبرد و هیبت نداشته باشد.
و انسان سلطان معدن خود باید بر نفس خویش
چون نگهبان و جهاد گر،هر لحظه مراقب
دراز دستی ها و طغیان نفس أماره درنده باشد.
تا نفس أماره از خواب و غفلت انسان
برای درنده گی و حمله و طغیان بهره نبرد.
و هر روز باید بر جوارح و اعضا و نفس بازرسی و باز پرسی نماید.
که هر جوارح و اعضا و نفس در چه حال و چه قبله باشد.
و نفس بر چه حال و تعلق و قلب چه احوالی دارد.
چون باغبانی بر سر گلی با دقت رسیدگی نماید.
ای رب مهربان مرا سلطان مملکت نفس
بر تربیت و احیای آن قرار دادی
یاری ام فرما که پادشاهی عادل و مهربان بر نفس خویش باشم
متشکرم یا سامع الشکایا
متشکرم یا قاضی المنایا
28ام شهریور, 1402سلام رب مهربانم
ای انسان زمانی بر نفس و دل سلطان هستی و سلطنت داری
که بتوانی بر نفس و بر دل و بر جوارح و اعضا
و حواس ظاهر و حواس باطن عدالت داشته باشی و عادل باشی
وچون یک قاضی نفس و اعضای خود را هر لحظه محاکمه نمایی
تا نفس سرکش بر قلب زلال وآبگون و جوارح ستم نکند.
و نفس ظالم بر اعضای ضعیف ستم نکند.
اگر نفس و اعضا ضعیف و سست باشد.
و حواس ظاهر بین و بازیگوش باشد. نفس سرکش و درنده گردد.
نشانه ی آن باشد که سلطنت انسان خاموش گشته و فاقد قدرت است.
و خطر تباهی و سقوط بر نفس پیش آید.
سلطنت انسان بر نفس باید چون پرستاری، با بیماری های نفس أماره
با بخشش و مدارا و دستگیری بر نفس برخورد نماید.
و از دور شدن نفس و جوارح از مسیر شریعت حق جلوگیری نماید.
و نفس را چون مادری بر ادای دین و دستورات تشویق و ترغیب نماید.
و در نفس برای ادامه ی اجرای دستورات شریعت شوق افزاید.
و حضرت حق اجرای دستورات شریعت را واجب فرمود.
تا حق همه ی نفس و اعضا و جوارح بدن
برای رسیدن به حیات و تحول اعلی برای عالم علوی رعایت شود.
حتی اگرنفس و اعضا و جوارح و دل
از اجرای دستورات شریعت روی گردان شدند.
بر انسان که سلطان معدن تن است واجب است
که چون مادری دلسوز غذای معنوی
بر دل وجوارح و نفس و اعضا بخوراند و برساند.
و با نفس راحم باشد و با جوارح و اعضا و نفس خود
به مدارا و نیکویی و احسان و انصاف و اعتدال
و اکرام وارحام مراقبت برخورد نماید.
سلطنت نماید بر نفس چون باغبانی که گلی را مراقبت می کند.
و رب مهربان بر هر حسنه ی انسان که سلطان بر نفس خویش است.
ثواب هزاران برابر از مهر بی کران خود مرحمت فرماید.
رب مهربانم همه ی انسان ها را در سلطنت نفس خویش یاری بفرما
متشکرم یا قاضی المنایا





