متشکرم یا خیر الرازقین
26ام مرداد, 1402رب مهربانم سلام
وقتی شیطان آتش زن
هر روز و هر لحظه تور و دام صیادی اش را روی نفسم می اندازد
تا نفس را به همراهی خود ببرد و به فساد کشاند
و این تور صیادی را هر لحظه در معدن تن می گستراند
تا بلکه در نفس آفتی و کدورتی و رسوبی
و ظلمتی و فسادی و تعفنی بیندازد
و از دود آتش آن لذت ببرد
این منم که باید با چراغ لطف نور خدا
مکر شیطان را بیابم و آن را زایل گردانم
و چون شهر و جسد تن از اوباش درنده و سرکش
و شیطان آتش زا و آتش زن و نفس هفت رنگ رنگارنگ میل باز
و قلب زنگ زده سخت و سفت و ضخیم پر شد
و اگر قلب با ممارست ذکر و یاد خدا پاک ،صاف،خالص
و تراش و صیقل یافت و آیینه گون گشت
وقلب لیاقت ورود و افاضه نور حضور حق را یافت
و سلطنت قلب به نام خدا آذین یافت
و وزیر عقل برآن قلب وزارت کرد
و قلب آن به صدارت نام خدا مشغول گشت
و خدا را بر قلب خود سلطنت داد
و قلب به جذب صفات نیکو مبادرت کرد
و وزیر عقل فقط صفات خدا پسند را بر قلب وارد ساخت
آن زمان است که جواهرات و صفات مفید
که عبارتند از یقین و اخلاص
رضا و توکل،تسلیم و صدق و کرم
سخاوت و مروت و شجاعت و غیرت
جود و حیا وفراست
و انواع صفات پسندیده و حمیده
چون نمایندگانی در مجلس قلب حضور یابند
وهمنشین قلب گردند
و صفت غیرت نفی غیریت می کند
یعنی جلوگیری از ورود هر چه غیر از حق می باشد
آن زمان است که معدن تاریک تن
و قلب ضخیم سنگی و نفس رنگارنگ و شیطان آتش زن
و بیت الاحزان معدن تن محو گشته
و جای خود را به دولت گلشن و فرحت و شادی و بهجت می دهد
و از خاک فراغ به عزت وصال و وصلت حضرت حق نائل می گردد
آن گاه تازه قلب به مقام دل و رئیس مجلس نمایندگان صفات حمیده رسد
ای ارحم راحمین ما را در خلوص
و تراش قلب یاری فرما
متشکرم ای خیر رازقین
متشکرم یا خیر الناصرین
25ام مرداد, 1402رب مهربانم سلام
هر روز را با استخراج معدن تن آغاز می کردم
و به دل آتش و تاریکی و دود های غبار آلود شیطان پلید دود زا
وارد می شدم و از فضای خاک آلود رم نفس سرکش گذر می کردم
و با ذکر و یاد خدا همه ی کدورت ها را تراشیده و تصفیه می کردم
تا منفذی برای ظهور نور حق و عبور از حجاب ها بیابم
البته اگر شیطان و نفس فتنه گر که شرور هایی درنده بودند
منفذی باقی می گذاشتند
اول معدن تن خاک بود و سنگ
و هرچه جلو می رفتم
آتش مذاب و دود آلود
و سختی و صعب العبوری و ترس شدت می یافت
و من بودم و مسیری صعب العبور و انتهایی بی انتها
با گفتن ذکر خدا معدن تاریک تنم روشن می گشت
و موانع مشهود و پدیدار می گشت
نفس قبض می گشت و شیطان خاموش می شد
و من قدری آرامش می یافتم در کار استخراج
و اگر ذکر خدا را متوقف می کردم
روحم و معدن تنم از رسوبات و کدورات
و تاریکی ها پر می شد
تازه آفت چشم هم که از حواس بود
و تصاویر بد و آفت زا را وارد تن می کرد
و روح را می آزرد به آن سختی ها اضافه می شد
به هر حال افسار شیطان و میل و نفس و غضب را
هر روز بر ستون ذکر یاد خدا می بستم
تا این درندگان بر من تعرض نکنند
وقتی با ذکر خدا قلب روشن می گشت
تاریکی و دود و آتش نفس و شیطان محو می گشت
و هر چه آبگینه قلبم از ذکر خدا روشن تر می گشت
و حضور آفت ها محو و کمرنگ تر می گشت
و سختی و ظلمت و کدری و ضخامت قلب با ذکر خدا
قلب را تبدیل به رقت و عبادت و ملازمت
و لطافت با نور حضرت حق می کرد
رب مهربان فرمودید در دستورات شریعت
مداومت به ذکر و یاد خدا داشته باشیم
تا سلطنت و ولایت ذکر بر قلب مسلط شود
و هر چه غیر از حب حق است
از قلب خارج گردد
تا حضور و ظهور نور حق در قلب
همیشگی و غالب گردد
رب مهربانم
مرا در حفظ ذکر و یاد حق یاری فرما
متشکرم ای خیر الناصرین
متشکرم یا خیر الفاتحین
25ام مرداد, 1402رب مهربانم سلام
رب مهربانم فرمودید
شرط افاضه مدام نور حق تعالی بر انسان این است که
قلبش تصفیه شده زلال و خالص و پاک باشد
و الا افاضه نور حق تعالی بر آن قطع گردد
از جهت این که قلبش سنگی و مسموم و محدود و مسدود است
رب مهربانم در دستورات شریعت فرمودید که تصفیه و تراش قلب
و خلوص آن با قطع از حب دنیا و حب نفس و حب هوی و حب غضب
و حب شیطان و حذف و قطع و نفی حب
هر چیز غیر حب حق حاصل آید
که از اصول دین توحید است
یعنی فقط کسب حب خداوند مهربان ولا غیر
و توحید مراتبی دارد که توحید مرتبه ی ایمان نظری و عملی
با توحید مرتبه ی یقین نظری و عملی
و توحید مرتبه ی احسان نظری و عملی
و توحید مرتبه ی حقیقت نظری و عملی
دارای مراتب متفاوت است و
تا همه ی توحید ها یکسو نشود و به وحدت نرسد
به ساحل شناخت بحر احدیت مطلق وحدت بخش نرسد
رب مهربان فرمودید با صیقل و تراش دستورات شریعت
و ذکر خدا و مداومت در به کارگیری صیقل ذکر
دل را مصفی و خالص نگه دارم
و هر روز در تمام لحظات، این قلب شکننده و شفاف و آیینه گون را
در موزه ی تنم مورد مراقبت و رسیدگی قرار دهم
و با دستمال ذکر صورت قلبم را هر روز از کدورت های شیطان بزدایم
تا حواس نفس بازیگوش و بی افسار و آفت زا و شیطان آتش زن گمراه
در پاکی و خلوص قلب زلال و شکننده خللی ایجاد نکنند
و بر کدورت رسوبات و ضخامت و ظلمت و تعفن و قبض قلب نیفزایند
تا قلب از افاضه ی انوار فیاض مطلق، محروم ومعزول نگردد
که افاضه ی نور حق فقط بر قلب خالص است ونه قلب ضخیم و تاریک
و من باید از آتشگاه شیطان در معدن تنم می گذشتم
و آن را خاموش می نمودم
و نفس سرکش را سر می بریدم
تا نفسی راحت می کشیدم
ای ارحم راحمین مرا در نجات از این راه سخت یاری فرما
متشکرم ای خیر الفاتحین
متشکرم یا خیر الغافرین
24ام مرداد, 1402رب مهربانم سلام
هر روز که در معدن تن شروع به استخراج می کردم
شیطان هم قفس خود،هم قفس نفس،
هم قفس هوی و هم قفس غضب را باز می کرد
و آن ها را رم می داد
و هر کدام سازی می زدند و گرد و خاکی به پا می کردند
و بر من حمله می نمودند
و در این جنگ بین من و آنها
جهنمی خاک آلود به پا می شد
که چشم جزء دود آتش شیطان نمی دید
و کار من هر روز از نو با پاک سازی خرابکاری شیطان آتش زا و مشتعل
و نفس آلوده و درنده آغاز می شد
گویا من هر روز باید خراب کاری نفس و شیطان را در معدن تن اصلاح می کردم
و به معدن تن با ذکر خدا سامان مجدد می دادم
و بر این پاک سازی معدن تن با ذکر خدا و صبر ممارست می جستم
و شکر می گفتم تا بتوانم قدمی در تاریکی معدن تن به جلو بر دارم
و آن چه در آغاز استخراج مهم بود
تصفیه قلب و سمباده قلب و تراش قلب
از زوائد و آفات ایجاد شده ی نفس و شیطان آتش زا بود
اگر قلب شفاف و لطیف می گشت
افاضه نور حق قابل ظهور و رؤیت می گشت
و از روشنایی نور حضور حق
ادامه ی حفر و تراش معدن تن تاریک میسر می گشت
از حضور نور حق
در قلب خلوص یافته و رفع زوائد و آفت شده
کم کم صفات نور آفرین و نور زا پدیدار می گشت
و آبگینه قلب و جام دل را روشنایی می بخشید
که با حضور نور حق تعالی اعتدال بر قلب حاکم می گشت
و قلب لحظاتی اندک با حضور نور حق به آرامش می رسید
یک آرامش شگفت انگیز و بی نظیر
و یک آرامگاه ابدی و بهجت آور
و به یک نشاط ابدی و بی بدیل دست می یافت
ای ارحم راحمین
این آرامش بی نظیر کوتاه را بر من بیفزا
و مرا به بندگی بپذیر
متشکرم ای خیر الغافرین
متشکرم یا دافع البلیات
22ام مرداد, 1402رب مهربانم سلام
طفل بازیگوش قلب را هر روز بیماری در برگیرد
از چهار دشمن نفس و شیطان و دنیا وکفر
و با طبیب شریعت امراض قلب معالجه گردد
شفا قانون شریعت و قرآن است
و قرآن شفا و رحمت برای عالمیان است
و اگر صفت مذموم در قلب ایجاد شد
شریعت و قرآن با تولید صفت حمیده آن را معالجه می کنند
وقتی معالجه قلب حاصل شد نور حق در آن ظهور می یابد
و الا در قلب تاریک و مریض و ضخیم و بازیگوش
نور حق ظهور نیابد
و در قلب شیشه گون و شفاف گون و لطافت گون
نور حق ظهور و حضور یابد
ولکن عمری زمان لازم است تا صفتی مذموم و کدر در قلب
به صفتی حمید و لطیف بدل گردد
پس هر رویش و جوانه ابتدایی
از زوائد ظلم و ظلمت باید سریعا ریشه کن گردد
تا بر ضخامت صفات ظلمت نیفزاید
و کار استخراج معدن تن با سختی مجدد همراه نگردد
و بر سختی استخراج نیفزاید
که از توان من انسان ضعیف تراشیدن
آن ضخامت و کدورت و ظلمت بسیار سخت است
تا به بر طرف کردن کدورتی در قلب بازیگوش می پردازم
نفس سرکش فرصت طلبم که مرا مشغول ترمیم و تراش
و اصلاح کدورت ها و شکستگی های قلب می بیند
به مرتع امیال رم می کند
و دوباره من می مانم با حجم های جدید حاصل شده و رویش کرده
از کدورت ها و ظلمت ها و رسوبات نفس و شیطان آتش زن
که این تاریکی ها
نتیجه ی سرکشی پی در پی نفس درنده و شیطان آفت زا است
رب مهربانم کدام منفذ را اصلاح کنم که هر روز ظلمت بر آن رویش یابد
ظلمتی که از دشمنی نفس ،شیطان و دنیا و کفر می روید
مرا در مبارزه با این چهار دشمن قسم خورده یاری فرما
متشکرم ای دافع البلیات